۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه

شاید وقتی دیگر...

تاریخ: 17 آبان 89
امیر حسین احتشامی
شکست ذوب آهن در فینال لیگ قهرمانان آسیا و بسنده کردن به مقام نایب قهرمانی پایان یک تراژدی غم انگیز برای شاگردان منصور ابراهیم زاده بود. سبزپوشان اصفهانی که به امید بدست آوردن معتبرترین جام باشگاهی آسیا راهی توکیو شده بودند با اشک و حسرت تمام در آرزوی قهرمانی ماندند و ناباورانه شاهد شادمانی شاگردان شین تایه یونگ شدند. اما؛ پرسش اساسی این است که آنها چه باید می کردند که نکردند و چرا به آسانی دست ها را به علامت تسلیم بالا بردند؟ این پرسش از چند زاویه قابل بررسی است اما مهمترین نکته ای که می توان بر آن انگشت نهاد و پیرامون آن بحث کرد این است که به نظر می رسید ذوبی ها بازی فینال را با دیگر مسابقاتی که در این تورنمنت برگزار کرده بودند، یکسان می پنداشتند. اشتباه بزرگی که بابت آن تاوان سختی پرداختند. تیمی که در 11 مسابقه تنها پنج گل دریافت کرده به یکباره در بازی نهایی سه بار دروازه خود را باز شده می بیند و بیش از نیمی از موقعیت های گل کره ای ها به بار می نشیند بدین معنی که تیم سئونگنام از کمترین موقعیت های خود بیشترین بهره را می برد و ذوبی ها به درستی توجیه نشده بودند که بازی فینال هر رقابتی جای هیچ گونه اشتباهی نیست. اما دقیقاً جایی که نباید اشتباه می کردند سریال اشتباهات بازیکنان ذوب آهن دامنه دار شد و آنچه نباید می شد، سرانجام شد. به صحنه گل اول اگر به درستی نگاه کنیم می توان آشفتگی غیر قابل قبول مدافعان سفیدپوش را به وضوح دید. صحنه گل دوم باز هم جاگیری نامناسب مدافعان زمینه ساز می شود و صحنه گل سوم هم یک اشتباه در دفع توپ و باز شدن دروازه ذوب آهن به همه امیدها پایان می دهد. نیمکت مربیان ذوب آهن اما در این میان چه کردند؟ آیا آنها هم تنها شاهد پیاده شدن تاکتیک های سر مربی کرده ای بودند و ناکامی برنامه خود؟ ایگورکاسترو 90 دقیقه در چنگال مدافعان حریف اسیر بود چرا برای این موضوع تدبیری اندیشیده نشد؟ محمد قاضی یکی از ضعیف ترین بازیکنان میدان بود، برای چه تا پایان باقی ماند؟ مهدی رجب زاده کجای پازل تاکتیکی منصور ابراهیم زاده قرار داشت و چه کار مثبتی کرد؟ مأمور مهار مولینای کلمبیایی چه کسی بود و چرا این بازیکن براحتی پایه گذار اکثر حملات تیمش بود؟ تدبیر کادر فنی برای این بازیکن چه بود؟ چرا پس از به ثمر رسیدن گل اول سئونگنام شیرازه تیمی ذوب آهن از هم پاشید و شاگردان منصور ابراهیم زاده دیگر نتوانستند به بازی برگردند؟ چرا هیچ یک از کرنرهای پیاپی ذوبی ها در دقایق 24 تا 26 راهی به چارچوب نیافت؟ چرا هرگز عمق دفاع سئونگنام مورد حمله قرار نگرفت و در عوض بازی به گوشه ها برده شد که مورد دلخواه تیم حریف به نظر می رسید آنهم در شرایطی که عمق این دفاع بسیار آسیب پذیرتر از کناره ها بود. چرا تعویض های ابراهیم زاده هیچکدام چاره ساز نشد؟ و هزاران پرسش بی پاسخ دیگر. اما در نهایت از این همه پرسش می توان به چه نتیجه ای رسید؟ پاسخ پر واضح است که مجموعه ای از اشتباهات فردی، تیمی و تاکتیکی موجب شد تا تمام رؤیاهای ذوب آهن برای قهرمانی نقش بر آب شود و این تیم بهترین فرصت برای جاودانه شدن را از دست بدهد. با این همه، فراموش نمی کنیم که عنوان نایب قهرمانی نیز در این شوره زار فوتبال ایران برای ذوب آهن ما بی تردید قابل تقدیر و راهگشاست. باشد تا شاید وقتی دیگر.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر