۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

سیمین سپاهان در هفته آخر ناکام ماند

تاریخ: 24 آبان 89
فوتبال ایرانی : در آخرين ديدار ليگ برتر تنيس ايران تيم البرز گاز كيش با غلبه بر سيمين سپاهان اصفهان عنوان قهرماني نهمين دوره را به خود اختصاص داد.
در اين ديدار كه در جزيره كيش برگزار شد تيم البرزگاز كيش موفق شد در هر دو ديدار دو نفره به پيروزي برسد و قهرمان شود. اين درحالي بود كه سيمين سپاهان اصفهان تا قبل از اين ديدار صدرنشين ليگ برتر بود و در چهار بازی انفرادی نیز دو بر دو برابر تیم میزبان برابر و شانه به شانه پیش می رفت.
در ديدارهاي انفرادي روزبه كامران، تنیس باز اصفهانی البرزگاز كيش توانست در دوست متوالی با نتیجه مشابه شش بر دو از سد فرشاد طلاور کاپیتان با سابقه سیمین سپاهان بگذرد. شاهین خالدان یکی از آماده ترین های کنونی تنیس ایران اما توانست سهيل محسني از البرزگاز كيش را با نتیجه مشابه شش بر سه در دو ست مغلوب کند. در دیگر بازی انفرادی انور رحمت بازیکن تاجیک سیمین سپاهان هم توانست در دو ست با نتایج 6 بر2 و 6 بر3 كيارش سوري را شکست دهد.دیدار حمیدرضا نداف از سیمین سپاهان و محمد نیاکی از البرز گاز به ست سوم کشید و در نهایت به پیروزی نیاکی انجامید تا دو تیم دو بر دو برابر شوند.
در ديدارهاي دونفره تیم كيارش سوري و محمد نياكي در دو ست از سد تیم دوبل حميدرضا نداف و انور رحمت از سيمين سپاهان اصفهان گذشتند و تیم اميد سوري و روزبه كامران هم تیم دوبل فرشاد طلاور و شاهين خالدان را با نتایج نزدیک 6 بر 4 و 7 بر 5 شکست دادند.
جدول رده بندي: 1- البرزگاز كيش 2- سيمين سپاهان اصفهان 3- گاز تهران 4- آپت تهران 5- راه و ترابري اصفهان 6- بنياد آريانپور تهران 7- فولاد گستر تبريز 8- افراء تهران

راه وترابری اصفهان آغاز کرد اگرچه با شکست

تاریخ: 24 آبان 89
فوتبال ایرانی : راه و ترابري اصفهان در نخستین بازی خود در لیگ دسته اول کشور بازي را سه بر يک به مهمان خود مناطق نفت خیز جنوب واگذار کرد. تنها نماينده اصفهان در گروه ب ليگ دسته يک واليبال کشور درحالی به مصاف حریف جنوبی خود رفت که تنها پنج روز از تشکیل این تیم می گذشت. با این حال بازیکنان راه و ترابری که همگی بازیکنان بومی اصفهان بوده و از کانون های استعدادیابی والیبال استان به این تیم پیوسته اند در نخستین بازی خود قابل قبول بازی کردند و نشان دادند در صورت اندکی توجه و رسیدن به هماهنگی بیشتر در آینده حرف های بیشتری برای گفتن خواهند داشت. علیرضا زمانی سرمربی تیم راه وترابری پیرامون این دیدار گفت: تیم مناطق نفت خیز جنوب از بهترین تیم های لیگ دسته یک کشور است. 12 بازیکن این تیم از قد بالای 195 سانتیمتر برخوردار بودند و پاسور آن ها سابقه شانزده ساله بازی در لیگ والیبال کشور را دارد. وی ادامه داد: با این وجود از بازی بازیکنانم راضی هستم چراکه آنها با این که تجربه بازی در لیگ والیبال کشور را نداشتند اما با تمام وجود برابر یکی از بهترین های لیگ بازی کردند. زمانی که سابقه حضور در تیم والیبال ذوب آهن را در کارنامه دارد و پنج سال پیش همراه با تیم ذوب آهن به عنوان مربی در لیگ برتر والیبال شرکت داشته، افزود: تیم از کمبود تمرین و طی نکردن فصل بدنسازی رنج می برد، چراکه تنها پنج روز پیش از آغاز مسابقات با تعدادی از جوانان جویای نام والیبال اصفهان تشکیل شد و زمان تمرینات پیش فصل را عملا از دست داد. وی بر این نکته تاکید کرد که مهمترین هدف تشکیل این تیم آشتی دادن دوباره مردم اصفهان با والیبال بود چراکه علاقمندان این رشته قریب به پنج سال است از دیدن مسابقات والیبال محروم هستند و هیچ باشگاهی در این مدت حاضر به سرمایه گذاری بر روی والیبال و شرکت در لیگ نبود. زمانی براین اساس از زحمات مهندس هوشنگ عشایری، مدیرکل راه وترابری استان و رئیس هیئت والیبال که در راه آماده سازی این تیم زحمات زیادی را متحمل شد، قدردانی کرد.

اشباح سرگردان توكيو

تاریخ: 24 آبان 89
علیرضا خطیبی
مرور مرداني كه پيراهن ذوب آهن را در فينال ليگ قهرمانان بر تن داشتند و عملكردشان مي تواند يكي از بهترين راه ها براي رسيدن جواب اين سوال باشد كه چرا ذوب آهن نتوانست آخرين غول را هم بكشد و قهرماني را جشن بگيرد و البته مهم تر اينكه چرا ذوب آهن اندك شباهتي به آن تيم متفكر ديدار با پوهانگ در كره جنوبي يا آن تيم مرموز و زيرك ملك فهد رياض نداشت؟ ذوب آهن قهرمان نشد چرا كه زير مجموعه اش يعني بازيكنان اين تيم در توكيو بيشتر به اجتماعي از اشباح سرگردان شباهت داشتند تا تيمي كه بتواند با انسجامش رقيب را به زانو زدن وا دارد. مردان ذوب آهن در فينال ليگ قهرمانان چه عملكردي داشتند كه باز هم گام آخر سبزها مثل هميشه با ناكامي عجين شد؟
شهاب گردان/7
نشان داد مي تواند حتي در بدترين روزها هم بدرخشد و جلوي بيش از سه گل خوردن تيمش را بگيرد. گردان روي هيچ كدام از گلهاي دريافت شده مقصر نبود ضمن اينكه چند واكنش عالي داشت و چند باري اگر نبود قدرت او در محاسبه و تخمين درست مكان فرود آمدن توپ، آن وقت ذوب آهن نتيجه بدتري مي گرفت. شايد تنها ايرادي كه بتوان به گردان گرفت اين باشد كه او نتوانست با فريادهايش در طول بازي خط دفاع بيشتر به پنير سوييسي شبيه ذوب آهن را هماهنگ كند، او نتوانست يا ديگر كاري از دستش بر نمي آمد؟
محمد حسيني/2
دوباره همان مدافعي شد كه فقط به گل زدن فكر مي كرد و قهرمان شدن. حسيني هرگز درك نكرد كه محل حضورش تبديل به يك فضاي بكر براي كره اي ها شده و باز هم اصرار بر نفوذ داشت. مضحك ترين صحنه هاي بازي لحظاتي بود كه او آماده ارسال از كناره ها مي شد و آن قدر زمان تلف مي كرد كه توپش نهايتا چند سانتيمتري جلوتر با برخورد به بازيكنان حريف راهي اوت مي شد. حسيني روي گل اول مقصر اصلي بود و شيرين كاري «علي دايي» وار او در دفع توپ بود كه ناكامي را استارت زد.
علي احمدي/2
واقعا سخت است كه همچنان مرد اصلي تركيب دفاعي باشي بدون اينكه نسبت به روز اول حضورت در تركيب اصلي و گرفتن جاي محمد صلصالي مصدوم اندكي پيشرفت در كارهايت ديده شود. پوشش هاي احمدي به فضاي خالي و بدون محمد حسيني ذوب آهن خيلي آماتوري بود به علاوه اينكه احمدي بدون شك تحت تاثير جو فينال و استاديوم مدرن توكيو قرار گرفته بود و تا سوت پايان نيشيمورا هم از آن بيرون نيامد. احمدي حريفش را خيلي كوچك انگاشته بود و براي مهارش كاملا آماتور گونه بازي كرد و تاوانش را خودش و متاسفانه ذوب آهن با هم دادند.
فرشيد طالبي/4
طالبي بهترين مرد دوم يك زوج مركز دفاع است و بي خيال ترين و بدترين انتخاب براي ليدر همين زوج شدن. او هرگز نتوانست در كنار احمدي آرامش فراموش ناشدني ومثال زدني خودش در كنار صلصالي را فراهم كند و در فينال هم چندان نتوانست مفيد باشد ولي تنها ذوب آهني اي بود كه بدون خطا توانست توپ مولينا را بگيرد ولي مانده ايم با آن حركت محير العقولش در لحطات پاياني پشت محوطه جريمه سئونگنام چه كنيم، واقعا طالبي فكر مي كرد آن ضربه راهي به چارچوب دارد و اصلا اگر هم داشته باشد به خط دروازه مي رسد؟
حسين ماهيني/7
چه قدر خوب بازي مي كند و چه قدر خوب در ذوب آهن جا افتاده است. ماهيني را مي توان يكي از بهترين ذوب آهني هاي ليگ قهرمانان لقب داد، مردي كه ساده بازي مي كند ولي اين ساده بازي كردنش هم ريزه كاري هاي خاصي در خود دارد، ريزه كاري هايي كه در همان دقايق ابتدايي به بازيكنان سئونگنام ثابت كرد حمله كردن از اين جناح را به فراموشي بسپارند و به سمت حسيني متمايل شوند. ماهيني نسبت به قبل بيشتر در كارهاي هجومي شركت مي كند و روي پرتاب هاي بلندش هم مي توان حساب ويژه باز كرد.
شاهين خيري/4
ذوب آهن براي اين بازي نياز به يك هافبك دفاعي نه فقط جنگنده بلكه بيشتر باهوش داشت تا با تخمين زدن نقشه حريف به سمت و سويي متمايل شود و اين مرد ويژه قطعا شاهين خيري نبود كه در لحظه تعويضش خواست نشان دهد به دليل مصدوميت از بازي بيرون مي رود ولي چنين موضوعي اصلا مطرح نبود. خيري در همان دقايق حضورش در ميدان هم خيلي دويد ولي اندك سودي از اين دوندگي به حساب تيمش واريز نشد. خيري به عنوان راس جلوي تيم دفاعي ذوب آهن كاملا تحت تاثير مردان هجومي حريف بود و كاري از پيش نبرد.
محمدرضا خلعتبري/6
آخ كه اگر آن توپ را گل مي كرد شايد حالا داشتيم روي ابرها سير مي كرديم ولي خلعتبري ناگهان به جاي حركت با توپ به سمت دروازه مكث كرد تا ضربه كم نقصش را ري ميونگ گوك به بيرون بفرستد و تير ذوب آهني ها به خطا برود هر چند خلعتبري بالاخره نيشش را به سئونگنام زد. شماره 9 تلاش زيادي كرد تا بتواند از بند سئونگنامي ها فرار كند ولي كره اي ها او را عالي شناخته بودند و چندان اجازه خودنمايي به او ندادند و ذوب آهن هم بدون درخشش ستاره هايش نتوانست كاري از پيش ببرد.
مهدي رجب زاده/1
ذوب آهن بدون او هم با همين نتيجه شكست مي خورد و اندك تغييري در روند بازي به وجود نمي آمد لااقل اين بهانه را داشتيم كه 10 نفره بوديم. مهدي رجب زاده در تمام دقايقي كه در زمين حضور داشت يك بيكاره محض بود و ابراهيم زاده بايستي خيلي زودتر تعويضش مي كرد تا زمان را بابت اينكه شايد بالاخره فرجي شود و رجب زاده چيزي نشان بدهد از بين نرود. ناتواني او در ميانه ميدان بود كه باعث شد ذوب آهن حركت هجومي خاصي نشان ندهد و در حملات حريف هم اصولا رجب زاده كاري پيش نمي برد.
قاسم حدادي فر/7
مي توان در زمره بهترين هاي زمين قرارش داد، يك هافبك پاسور همه كاره كه در ميانه ميدان ذوب آهن تلاش كرد هم خودش باشد و هم قدري مهدي كارهاي رجب زاده را انجام بدهد تا چرخ ذوبي ها در استراتژيك ترين منطقه بازي نلنگد. پاس هاي حدادي فر و به خصوص تغييرات مداوم جايش در تمام خط عرضي زمين بارها تمركز دفاعي سئونگنام را بر هم زد. ذوب آهن اگر چند قاسم حدادي فر ديگر داشت مي توانست در فينال بهتر نشان دهد. نمايش قاسم حدادي فر ما را به داشتن پاسور قهاري در تيم ملي اميدوار كرده است.
محمد قاضي/3
يك نمايش ضعيف ديگر از مردي كه مدتهاست با همين سبك و سياق بازي مي كند، مردي كه در بحراني ترين لحظات بازي كه ذوب آهن مي خواهد گل دوم را بزند و به بازي برگردد توپ را در ميانه زمين رها مي كند تا به دست حريف بيفتد ولي خودش به سمت بازيكني مي رود كه به زعم او رويش خطا كرده است و اين يعني آماتوريت محض مردي كه براي ذوب آهن كار خاصي انجام نداده و در توكيو زوج ويرانگري را در كنار مهدي رجب زاده عليه ذوب آهن و به نفع مردان مياني كره ساخته بود.
ايگور كاسترو/5
در بند مدافعان سئونگنام گير افتاد و هر چه تلاش كرد تا خودش را از اين مهلكه نجات دهد موفق نبود هر چند روي صحنه گل باز هم توانمندي هايش را نشان داد و بالاخره خودش را از كمند كاپيتان سئونگنام خارج كرد. شماره 15 در توكيو اندك شباهتي به آن بازيكن همه فن حريف و ستاره درخشان ذوب آهن در مراحل قبلي نداشت و وقتي ستاره ها نمي درخشند نبايد منتظر معجزه و پيروزي ماند. سرمربي سئونگنام بهتر از هر كس ديگري كاسترو را شناخته بود و نيش تهاجميش را به بدترين شكل ممكن كشيد و از بين برد.
سينا عشوري/5
اندك شكي نبايد داشت كه با آن هافبك دفاعي درخشان و استعداد بالقوه فصل قبل فرق دارد و بابت بازي نكردن در تركيب اصلي، به هر دليلي، اين قدر ناراحت است كه تمركزش را از دست بدهد. عشوري به جاي خيري وارد زمين شد تا به ميانه ميدان ذوب آهن و فضاهاي خالي فراوان آن سر و ساماني بدهد ولي چندان در اين امر موفق نشان نداد. شماره 17 به واسطه عصبيتش يك كارت زرد هم گرفت تا با جميع جهات بتوان نامش را در ليست ناكامان همپاي خيري و فرهادي ولي بالاتر از رجب زاده و قاضي قرار داد.
اسماعيل فرهادي/4
هماني كه انتظار داشتيم، بازيكني كه چندان در جريان بازي نباشد و نتواند از پوئن مثبتش يعني سرعت استفاده خاصي ببرد ولي در هر حال بهتر از رجب زاده بود و حداقل ذوب آهن را يازده نفره كرد. فرهادي ليگ قهرمانان آسيا بازيكن ضعيف تري نسبت به شماره 10 در ليگ برتر است و گويا در ژانرقاره اي هنوز نتوانسته با حضور در خط سوم هماهنگ شود و به وظايف جديد خو بگيرد. او در دقايق حضورش كار خاصي انجام نداد و چندان هم در جريان بازي ديده نشد به جز يك ضربه از راه دور كه به كرنر رفت.
محمد صلصالي/4
علت به بازي آمدن او در لحظات پاياني كه ذوب آهن با نتيجه سه بر يك از حريف عقب است آن هم به جاي ايگور كاستروي تمام هجومي را فقط خود ابراهيم زاده مي داند. صلصالي هم چندان در بازي ديده نشد و به جز يكي، دو باري زير توپ زدن كار خاصي انجام نداد كه بتوان راجع به آن نوشت. گمانه زني ها از اين موضوع حكايت داشت كه او در فينال از ابتدا بازي مي كند ولي كاپيتان صلصالي روي نيمكت نشست تا خم و راست شدن خط دفاعي ذوب آهن را با هر حمله سئونگنام مشاهده كند.
منصور ابراهيم زاده/1
به هيچ وجه مردي نبود كه منتظرش بوديم، مردي كه هرگز آن لبخند مرموز را گوشه لبش نديديم و هر بار كه دوربين روي صورتش زوم مي كرد، نگراني اي كه در چهره اش موج مي زد بيشتر از قبل عذاب مان مي داد و اميدواري هاي مان را كم و كمتر مي كرد. ابراهيم زاده روي نيمكت به بدترين شكل ممكن دوئل تفكرات را به سرمربي سئونگنام واگذار كرد؛ حتي بدتر از نتيجه اي كه تيمش در زمين گرفت. تيم او در المپيك توكيو چيز خاصي براي ارائه كردن نداشت و حتي بهترين خط دفاع ليگ قهرمانان هم نبود.
ذوب آهن/3
باز هم در كليدي ترين بازي ممكن دستش را به نشانه تسليم بالا برد و به نايب قهرماني بسنده كرد در حاليكه لياقتش را داشت كه جام قهرماني را بالاي سر ببرد ولي امان از آن همه غروري كه در ساق هاي بازيكنانش و روي نيمكتش موج مي زد. ذوب آهن قبل از سوت شروع داور ژاپني بازي را باخت، آن جايي كه همه از برتريش در همه زمينه، آن قدر گفتند و نوشتند كه رقيب در نظر اين تيم كوچك آمد غافل از اينكه دشمن نتوان حقير و بيچاره شمرد، اعتماد به نفس بالا كار دست «جگر گوشه» داد.

آخر شاهنامه ذوب آهن باز هم خوش نبود

تاریخ: 27 آبان 89
علیرضا خطیبی
تاريخ باز هم تكرار شد تا ديگر «فرضيه» بودن ناكامي ذوب آهن در گام هاي آخر را به «نظريه» اي شبيه بدانيم كه دارد راهش را به سمت «قانونی» بي قيد و شرط كج مي كند. ذوب آهن را كه مي بينيم به ياد باير لوركوزن در ابتداي قرن بيست و يكم مي افتيم؛ تيمي كه با هدايت كلاوس تاپ مولر نوع ديگري از فوتبال ماشيني ژرمن ها را ارائه مي داد ولي ساخته شده بود براي «نايب قهرماني» و كم آوردن در روز نهايي مثل آن روز آخر بوندس ليگا كه نياز به يك مساوي داشت تا قهرمان شود ولي در خانه اونتر هاخينگ باخت و جام را به طرف باواريا سرازير كرد و تبديل شد به باير نوركوزن! ذوب آهن هم گويا از روي دست لوركوزن كپي برداري مي كند كه گام آخرش اندك شباهتي به گام هاي مقتدر قبلي ندارد و آن قدر تزلزل و بي خيالي درش ديده مي شود كه همه راه ها و پل هاي ساخته شده در قبل را هم بر باد فنا مي دهد. واقعا دليل اين موضوع كه تا بدين جاي كار هيچگاه آخر شاهنامه ذوب آهن خوش نبوده، چيست؟ عاملي بيروني يا دستي كه از درون تيم را فرو مي بلعد؟ انگيزه اي كه تمام شده يا اعتماد به نفسي كه بابت فراوانيش، همه چيز را زير «سراب» خود مدفون مي كند؟ و يا اصلا همه اين هايي كه گفتيم به علاوه غروري كه هر بار ذوب آهن در آستانه كشيدن دستش بر جام است مانند سونامي مي آيد و همه چيز را زير و زبر مي كند؟ تيتر سايت گل را براي فينال ليگ قهرمانان بايد بارها و بارها خواند، تيتري كه در خود تلخي و نيش و نوش را با هم دارد؛ پايان افسانه ذوب آهن 2010! حالا ديگر با ديده ترديد به ذوب آهن مي نگريم، تيمي كه در گام آخر چنان «وا» مي دهد كه ابتداي اميدواري را هم ديگر محال مي كند، اميدواري به اتفاقي كه در نهايت نمي افتد به چه دردي مي خورد؟ شكست مقابل فولاد و از دست رفتن جام قهرماني ليگ هشتم، كم آوردن مقابل سپاهان در كورس قهرماني ليگ نهم، شكست از گسترش فولاد تبريز در نيمه نهايي جام حذفي به عنوان مدافع عنوان قهرماني در فصل قبل و حالا هم برگ زرين! ديگري به نام شكست خودخواسته و عامدانه در فينال ليگ قهرمانان.
در همه اين شكست ها و ناكامي ها به علتي جز «خود» ذوب آهن نمي توان رسيد، تركيب هاي اشتباه يكي از اين علل مشترك است و البته گام هاي سنگين و مغرور و ندرخشيدن ستاره ها در سكوهاي بعدي قرار دارند. مقابل فولاد در اهواز بازي دادن به مصطفي صالحي نژاد اشتباه بود و ندرخشيدن امثال خلعتبري و فرهادي علت اصلي آبي شدن جام سبز رنگ قهرماني و در توكيو هم ندرخشيدن ستاره اي به نام كاسترو در كنار آن همه گاف تيم دفاعي و منصور ابراهيم زاده اي كه اصلا شبيه منصور ابراهيم زاده نبود، تير خلاص بر پيكره تيمي كه براي انواع و اقسام قهرماني ها اندك كمبودي از نظر شايستگي و لياقت نداشت ولي در گام آخر آن قدر مي لرزد كه گويا خود خواسته دومي را بر هر چه اول بودن است ترجيح مي دهد. ذوب آهن در فينال ليگ قهرمانان اندك شباهتي به تمام روزهاي قبلي اين جام نداشت و قهرماني را هم در گام آخر وا نهاد ولي مگر از سناريو اين تيم چيز ديگري انتظار مي رفت؟ وقتي نوشتيم «طلسم» شكسته نشد منظورمان دو نكته بود، طلسم قهرمان نشدن در آسيا و طلسم ديدن اقتدار ذوب آهن در لحظه آخر و درست وقتي كه بايد «بكشي» اگر مي خواهي «كشته» نشوي.
ذوب آهن براي كشتن سئونگنام، براي كشتن فولاد، براش كشتن سپاهان و براي كشتن هر چه ضعف و تزلزل در گام آخر است زمان زيادي را هدر مي دهد و اين زمان كافي است تا طرف روبرو شليك نهاييش را به مغز اين پيكره تا قبل از اين مقتدر انجام بدهد و كار تمام شود؛ كار ذوب آهن طبق معمول در گام آخر تمام شد چون آنها «نخواستند» يا «نتوانستند» كار رقيب را تمام كنند، پس زنده باد دومي و قهرمان نشدن!

خلعتبری: سئونگنام از پوهانگ و الهلال قوی‌تر نبود

تاریخ: 24 آبان 89
فوتبال ایرانی : مهاجم تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان با بیان اینکه اگر موقعیت صددرصدی را به گل تبدیل می‌کردم، روند بازی به سود ذوب‌آهن عوض می‌شد، گفت: ذوب آهن مستحق پیروزی در این بازی و قهرمانی آسیا بود.
محمدرضا خلعتبری در گفتگو با مهر، ضمن بیان مطلب فوق در مورد نایب قهرمانی تیم ذوب آهن در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا گفت: در دیدار فینال ما از تیم سئونگام خیلی بهتر بودیم اما برخلاف روند مسابقه و در مواقعی که به بازی مسلط نبودیم، دروازه ما باز شد.
وی با بیان اینکه تیم سئونگنام در این مسابقه بسیار خوش شانس بود، افزود: ما چندین موقعیت گلزنی را در این بازی از دست دادیم. ضمن اینکه اگر از موقعیت صددرصدی که بدست آوردم، استفاده می‌کردم، روند بازی به سود تیم ذوب آهن تغییر می‌کرد.
مهاجم تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان افزود: سئونگنام از تیم‌های پوهانگ و الهلال قوی‌تر نبود اما ما نتوانستیم برابر آنها از موقعیت‌‍های خود به خوبی استفاده کنیم. در مجموع ذوب آهن مستحق پیروزی در این بازی و قهرمانی در آسیا بود ولی به این حق واقعی‌اش نرسید.
وی همچنین خاطرنشان ساخت: ما تا این مرحله تیم‌های مطرح و بزرگی را حذف کردیم و هدفمان قهرمانی و حضور در جام باشگاه‌های جهان بود. برای رسیدن به این هدف هم تلاش مضاعفی انجام دادیم اما به حقمان نرسیدیم.
خلعتبری با بیان اینکه تغییر و تحولات اندک تیم ذوب آهن باعث موفقیت‌های اخیر این تیم شده است، تاکید کرد: قطعا تیم ذوب آهن این توانایی و شایستگی را دارد که در فصل آینده لیگ قهرمانان آسیا هم یکی از مدعیان قهرمانی باشد. مطمئن باشید سال آینده ما با قدرت بیشتری در مسابقات به میدان رفته و با قهرمانی در آسیا این ناکامی را جبران خواهیم کرد.منصور ابراهیم زاده پیش از دیدار فینال لیگ قهرمانان آسیا اعلام کرد دوست داشت خلعتبری قهرمان آسیا شود. وی در مورد این صحبت‌ها گفت: گرچه وقتی فهرست نامزدهای بهترین بازیکن سال آسیا را دیدم، از نبود اسمم بسیار ناراحت شدم اما خوشحالم نام فرشید طالبی که مانند برادرم است، در این فهرست قرار دارد و وی پس از سال‌ها به حق واقعی اش دست یافت.
مهاجم تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان با بیان اینکه نام شهاب کردان هم می‌توانست در این فهرست قرار گیرد، در پایان گفت: من ناامید نشده و همچنان تلاش می‌‌کنم تا در سال‌های آینده بتوانم به این عنوان دست یابم. البته قطعا با تداوم موفقیت‌های ذوب آهن می‌توانم به چنین عنوانی دست پیدا کنم.
دیدار نهایی رقابت‌های فوتبال لیگ قهرمانان آسیا که عصر روز شنبه بین تیم‌های فوتبال ذوب آهن ایران و سئونگنام کره جنوبی برگزار شد، با پیروزی 3 بر یک و قهرمانی تیم کره‌ای در این مسابقات همراه شد.
ساشا اوگننوفسکی بهترین بازیکن فینال و لیگ قهرمانان شد
ساشا اوگننوفسکی، کاپیتان سئونگنام ایلهوا چونما بعد از قهرمانی این تیم در بازی فینال شنبه شب به عنوان بهترین بازیکن فصل لیگ قهرمانان آسیا معرفی شد.
مدافع استرالیایی مقدونه ای تبار سئونگنام که هفته گذشته به تیم ملی این کشور دعوت شد یکی از گل های پیروزی 3-1 سئونگنام برابر ذوب آهن را هم به ثمر رساند.
اوگننوفسکی ماه ژانویه سال گذشته به سئونگنام آمد. او پیش از آن در سال 2008 با تیم آدلاید در لیگ قهرمانان آسیا حضور داشت که با آن تیم در بازی فینال و در مجموع 5-0 مغلوب گامبا اوزاکا شد.
او که اینک 31 سال دارد در پایان بازی فینال بهترین بازیکن میدان شد و عنوان بهترین بازیکن فصل لیگ قهرمانان را هم بدست آورد.
شین تائه یونگ مربی سئونگنام گفت: «وقتی من مربی باشگاه شدم علاقه زیادی به حضور او در تیم داشتم.»
«ساشا در ابتدا برای تطابق با فوتبال کره جنوبی مشکل داشت اما به تدریج نقش مهمی در تیم ما بر عهده گرفت.»«من هرچه از او خواسته ام بطور کامل انجام داد و فکر می کنم در حال حاضر بهترین مدافع استاپر لیگ کره جنوبی خود اوست.»
سئونگنام در پایان بازی ها جایزه رفتار جوانمردانه را هم بدست آورد. خوزه موتا مهاجم برزیلی سامسونگ بلووینگز هم با 9 گل زده آقای گل مسابقات شد هرچند نتوانست همراه تیمش از مرحله یکچهارم بالاتر بیاید.
شین برای ابراز احساستش
به مشکل خورد
شین تائه ونگ برای ابراز احساساتش بعد از قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا با مشکل روبرو بود. شین 41 ساله گفت: «توان گفتن آنچه اتفاق افتاد را ندارم. از روزی که به عنوان مربی سئونگنام تعیین شدم تمام تلاش خود را کردم که با دقت و مطالعه کار کنم. قبل از بازی به بچه ها گفتم که مواظب ذوب آهن به خصوص خط دفاعی اش باشند.»
این نخستین بار نیست که شین قهرمانی باشگاه های آسیا را تجربه می کند. بازیکن سابق تیم ملی کره جنوبی در سال 1995 نیز با همین باشگاه سئونگنام به عنوان بازیکن به قهرمانی رسیده بود.
وی گفت: «پیروزی به عنوان مربی معنای دیگری دارد. وقتی مربی شدم فکر نمی کردم به چنین افتخاری برسم.»با این نتیجه سئونگنام ایلهوا جواز حضور در جام باشگاه های جهان را که در ابوظبی امارات برگزار می شود بدست آورد. شین افزود: «هدف بعدی ما موفقیت در جام باشگاه های جهان است و تلاش می کنیم با کار بیشتر کیفیت فوتبال آسیا را به خوبی به جهان نشان دهیم.»

علیرضایی چهارم شد

تاریخ: 24 آبان 89
فوتبال ایرانی : محمد علیرضایی شناگر اصفهانی ۵۰ متر قورباغه کشورمان که برای نخستین بار توانسته بود به فینال یک ماده انفرادی در شنای بازی های آسیایی صعود کند، به عنوان چهارمی بسنده کرد. علیرضایی با قهرمانان بنامی مانند پولیاکف و کیتاجیما شنا می کرد و در دور مقدماتی پولیاکف را شکست داده بود. در فینال ماده 50 متر قورباغه، محمد علیرضایی شناگر کشورمان به مصاف حریفان آسیایی رفت اما با رکورد 28 ثانیه و 15 صدم ثانیه به عنوان چهارم دست یافت.
در این ماده «ژیه ژی» از چین با حدنصاب 27 ثانیه و 80 صدم ثانیه اول شد، «تاتیشی ریو» از ژاپن با شش صدم ثانیه اختلاف نسبت به این شناگر چینی به مدال نقره دست یافت و شناگری دیگر از چین با نام «لی ژیایان» با حدنصاب 27 ثانیه و 89 صدم ثانیه موفق به کسب مدال برنز شد.
علیرضایی با حدنصاب 27 ثانیه و 95 صدم ثانیه به فینال ماده 50 متر قورباغه مسابقات شنای بازی های آسیایی صعود کرده بود.رئیس فدراسیون شنا در خصوص فینال 50 متر قورباغه گفت: ناراحت‌ترین آدم کره زمین هستم چرا که علیرضایی عزیز می‌توانست با اختلاف ۳۵ صدم ثانیه قهرمان آسیا شود. محمد حسین آیت‌الهی به گوانگجو با تقدیر از عملکرد خوب علیرضایی در بازی‌های آسیایی اظهار کرد: واقعا افتخار می‌کنم که توانستیم بعد از ۳۶ سال به فینال بازی‌های آسیایی برسیم. علیرضایی برای رسیدن به جمع چهار شناگر برتر آسیا توانست از سد یک قهرمان جهان و المپیک بگذرد. در این ماده دو چینی به مقام اول و سوم رسیدند و علیرضایی تنها با مدال طلا، ۳۵ صدم ثانیه فاصله داشت.
وی تاکید کرد: چهارمی برای ما افتخار است. من علیرضایی را قهرمان می‌دانم. من امروز از خوشحالی گریه می‌کردم. او در دو سال گذشته خیلی زحمت کشید. با تمام وجود تلاش می‌کنیم که شنای ایران را به مقام اول آسیا برسانیم. خوشبختانه بعد از کسب ورودی المپیک سنگاپور و قهرمانی واترپلو، در این روز هم توانستیم بعد از ۳۶ سال در جمع ۴ شناگر برتر آسیا باشیم و این جای افتخار است.

۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

موج بازی خشن و دفاعی فراگیر می شود

تاریخ: 17 آبان 89
فوتبال ایرانی :هفته هفتم لیگ برتر آسیا ویژن استان اصفهان تنها شش گل به خود دید، اما آمار اخراجی ها به مراتب بیش از این تعداد بود. خشونت تا حدود زیادی بر کیفیت بازی ها تأثیر سوء گذاشته و بازی با افت کیفی همراه شده است و این همه در حالی است که در هفته پنجم، این لیگ رکورد 26 گل را هم تجربه کرده بود. دو تساوی بدون گل و لغو یک دیدار کافی بود تا کم گل ترین هفته مسابقات رقم بخورد اما اینها دلیل قانع کننده ای به این فقر گل در هفته گذشته نبود. تیم ها در شرایطی قرار گرفته اند که با چنگ و دندان به دنبال گرفتن امتیازند و این امر آن ها را مجاب کرده است که باید در اندیشه حفظ دروازه خود و بازی هایی با سبک بسته، تدافعی باشند. در این میان نقش داوران نیز بسیار پر رنگ تر شده است و انتظارات از آن ها بسیار بالاست.
گلپایگانی ها بر این اساس در زمین انتظام با دفاعی چند لایه توانستند نخستین امتیاز را از صدرنشین بلامنازع بازی ها دشت کنند. امتیازی که می تواند لیگ را با یک تحول جدی همراه کند و با فشردگی جدول بیفزاید. انتظام در این دیدار سیاوش محمدی، هافبک بازی ساز خود را به سبب آسیب دیدگی در آخرین دقیقه بازی گذشته اش در اختیار نداشت. محمدی که از ناحیه ران پا دچار مشکل شده از اواسط این هفته دویدن نرخ در تمرینات را آغاز کرده است. شماری دیگر از بازیکنان انتظام نیز در این روز به سبب آسیب دیدگی به کار گرفته نشدند و یا در اواخر بازی وارد زمین شدند. در این بازی سعید حاج هاشمی، مهاجم اصلی انتظام تنها 20 دقیقه پایانی به میدان آمد و دیگر محمد وکیلی مهاجم گلزن انتظامی ها نیز به میدان نرفت.
در زمین نیروگاه، عقاب تا 40 دقیقه دوام آورد اما در نهایت به سه گل به شهر ابریشم بازگشت. گل نخست نیروگاه را سعید عباسی، یکی از بهترین های میدان از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. با این گل نیمه نخست یک بر صفر به پایان رسید. در نیمه دوم هاشم علیرضایی گل دوم نیروگاه را زد و گل سوم نیز در این بازی تقریبا یکطرفه از روی یک کار ترکیبی توسط رضا عینی از روی پاس فرشید الهی به تمر نشست.
نیروگاه که نشان داده تیمی یکدست، با قدرت بدنی بالا و انعطاف تاکتیکی قابل توجهی است حالا با انتظام تنها سه امتیاز فاصله دارد و خود را به صدر نزدیک کرده است. با این همه نیروگاهی ها هنوز با دو مدعی دیگر بالانشین مسابقات، کوثر رهنان و سپاهان خمینی شهر رو در رو نشده اند. هفته آینده نیروگاهی ها در خمینی شهر به میدان می روند.
در حساس ترین بازی هفته اما دو تیم یاران آتشگاه و کوثر رهنان بدون گل به تساوی رضایت داده و به ترتیب در مکان سوم و چهارم جدول با امتیاز مشابه 13 باقی ماندند. در این دیدار نیز علی یاری، هافبک بازیساز رهنانی ها در دقیقه 10 دچار آسیب دیدگی شد و از بازی تعویض شد.
پر تماشاگرترین بازی هفته اما به داربی دیزیچه تعلق داشت تا جائی که حدود 350 تماشاگر دیزیچه ای پنجشنبه گذشته به دور زمین بدون سکوی شهدای دیزیچه شاهد برد یک بر صفر شهرداری بر زرین سپاهان بودند. تیم شهرداری را که احمدرضا کریمی بازیکن پیشین بهمن کرج هدایت می کند، در هفته های گذشته روند رو به پیشرفتی را طی کرده است. تک گل شهرداری دیزیچه را در این بازی سید رسول جعفری به ثمر رساند و جهانگیر جباری، هافبک نفوذی و حامد ابراهیمی بازی ساز این تیم نیز بازی خوبی از خود به نمایش گذاشتند.
اما جنجالی ترین بازی بی تردید بازی زنده رود فلاورجان و شهرداری زرین شهر در زمین کلیشاد بود که با شش اخراجی توأم شد. دو تیم عدم تسلط داور را دلیلی بر این تعداد اخراجی برای دیداری قلمداد می کنند که چندان نیز پر خشونت نبود. شهرداری زرین شهر در نیمه نخست توسط مجتبی قنبری به گل رسید و برغم سه اخراجی تا لحظه پایانی که با اخراج چهارم مواجه شدند و یک ضربه پنالتی به زیانشان اعلام شد، از تک گلشان محافظت کردند. میلاد بان، آخرین ضربه بازی را از روی نقطه پنالتی وارد دروازه زرین شهری ها کرد تا بازی یک بر یک به پایان برسد، با این همه داستان داوری ها در هفته هفتم وارد فاز تازه تری شد.

دختران اصفهان قهرمان کشور شدند

تاریخ: 17 آبان 89
نخستین جشنواره قهرمـــاني کاراته كشـــور دختران و پسران ایرانی پنجشنبه و جمعه گذشته 13 و 14 آبان ماه در اصفهان برگزار شد.
اين جشنواره صبح روز پنجشنبه همزمان با مراسم روز 13 آبان در ورزشگاه 22 بهمن و با حضور شركت كنندگان دختر و پسر كاراته كا و همچنين با حضور دانش آموزان اصفهان گشایش یافت. در اين مراسم استاندار اصفهان، مدیر کل تربیت بدنی استان اصفهان، مديرعامل باشگاه فولاد مباركه سپاهان، سرپرست هيئت كاراته استان و جمعي از مقامات كشوري و لشكري حضور داشتند.
مسابقات كاراته پسران بعد از ظهر پنجشنبه 13 آبان ماه راس ساعت 15 و در سالن ورزشي شهيد بهشتي باغ ابريشم اصفهان شروع شد. اين رقابتها با حضور 29 تيم از 28 استان كشور و تعداد 499 شركت كننده که شامل 102 شرکت کننده در بخش کاتا 280 شرکت کننده در بخش کومیته و با قضاوت 45 داور جهانی، آسیایی و ملی برگزار شد. در مجموع امتيازات تيم البرز مقام اول و تيم هاي تهران وگیلان مشتركاً مقام دوم و تيم قم مقام سوم اين رقابت ها را به خود اختصاص دادند.
اصفهان قهرمان مسابقات کاراته دختران کشور
مسابقات كاراته دختران همزمان با مسابقات پسران و در مجتمع ورزشي سپاهان شهر اصفهان برگزار گرديد. اين رقابتها نيز با حضور 31 تيم از 30 استان كشور و با حضور 320 نفر شركت كننده برگزار شد. در مجموع امتيازات استان اصفهان با3مدال طلا 1نقره 2برنز به عنوان قهرمانی دست یافت، استان تهران با 2مدال طلا و3برنز به عنوان نایب قهرمانی رسید استان البرز با 2 طلا و1برنز به مقام سوم را به خود اختصاص داد.
نتایج مسابقات پسران
کاتای تیــمی 1-توابع تهران: بهنام قاسمی، امیر علی زنجانی، مهدی راستی
2- مرکزی: میلاد دلیخون، امیر رضا سجادیان، امیر عباس رحمانی نسب
3- هرمزگان: رضا تعاونی، پویا ولایتی، احمد رضا جعفری و همچنین فارس: سعید یونسی، شاهین شریفی، علی رضا فتوح آبادی
کاتای انفرادی 16 و17 سال 1- مرکزی: ابولفضل شهجردی
2- تهران: فواد قبادی
3- فارس: شاهین شریفی
3- یزد: حسن زارع
کاتای انفرادی 14 , 15 سال 1- قم: امیر علی زنجانی
2- همدان: مهدی امامی
3- آذربایجان غربی: امیرحسین آقا علی
3- کرمان: معین برکم
کومیته انفرادی 14 تا15 سال وزن 52-
1- قم: مرتضی عوام نژاد
2- همدان: پیمان کریمی
3- آذربایجان غربی: رضا برزگر
3- قزوین: منوچهر سلیمی
کومیته انفرادی 14 تا15 سال وزن 63-
1- توابع تهران: محمد شجاعی
2- قم: علیرضا قاضی
3- مرکزی: ابولفضل پارسایی
3- البرز: حامد رحمانی مهر
کومیته انفرادی 14 تا15 سال وزن70+
1- قم: مسعود رحیمی
2- البرز: مسعود پرویز
3- توابع تهران: وحید استانی
3- مرکزی: ابولفضل شمس
کومیته انفرادی 16 تا17 سال وزن68-
1- البرز: سعید کنعانی
2- گلستان: سعید شعبانی
3- مرکزی: حسین اسدی
3- قم: مجید شاکری
کومیته انفرادی 16 تا 17 سال وزن76+
1- گیلان: شاهین بلالایی
2- آذربایجان غربی: امیر آرام بن
3- توابع تهران: امیر حسین حسینی
3- مازندران: البرز قیصری
کومیته انفرادی 14 تا15 سال وزن 57-
1- البرز: رامین قراگزلو
2- ایلام: مهدی محمد زاده
3- قم: علی نجفی
3- گیلان: بهراد نو نژاد
کومیته انفرادی 14 تا15 سال وزن 70-
1- آذربایجان شرقی: مهدی حسینی
2- کرمانشاه: علی حیدریان
3- گیلان: امیر حسین برکتی
3- گلستان: مسعود دنکو
کومیته انفرادی 16 و 17 سال وزن 61-
1- البرز: میعاد یاری
2- فارس: علی گلشن
3- همدان: حمید نجفی
3- زنجان: حامد اکبری
کومیته انفرادی 16 تا17 سال وزن76-
1- گیلان: عماد مژده ای
2- آذربایجان غربی: گرمان پورمند
3- البرز: مجتبی زعیمدار
3- قم: حمزه رئیسی
کومیته انفرادی 16 تا17سال وزن55+
1-گیلان: سینا یزدانی
2-مرکزی: امیر فریدونی
3- همدان: بهنام نجفی
3- قم: محمد شایگان
نتایج دختران
کاتای انفرادی 14 تا 15 سال دختران
1- البرز: فاطمه چیذری
2- اصفهان الف: زهره میرزا خانیان
3- تهران: پریسا رحمانی
3-گیلان: ملیکا نظام دوست
کاتای انفرادی 16 تا 17 سال دختران
1- تهران: زکیه رحمانی
2- هرمزگان: نرگس آخریان
3- اصفهان الف: سبا رمضانی
3- همدان: فاطمه حاصل
کاتای تیــمی 1-تهران: پریسا رحمانی- مـــائده
نصیری- مهری یزدانی
2-توابع تهران: شقایق خیری-نیلوفر خیری- زهره خیری
3-کردستان: کژمان قادر مرزی-صنا اردلان مقدم- سروه سلیمی
3-البرز: فاطمه چیذری- زهرا مجیری نژاد- زهرا دهقاندار
کومیته انفرادی 14 تا 15 سال دختران وزن 47-
1-البرز: فاطمه چیذری
2- قزوین: زهرا خدابنده
3- تهران: پریسا وفایی
3-مازندران: زهره برزگر
کومیته انفرادی 14 تا 15 سال دختران وزن 54-
1-اصفهان الف: راضیه مختاری
2- مرکزی: یگانه شاه قلعه
3- مازندران: زهره نورانی
3- خراسان رضوی: سحر سلطانی
کومیته انفرادی 14 تا 15 سال دختران وزن 54+
1-کرمانشاه: آرام چهره زارع
2- همدان: محدثه جواهری
3- خراسان شمالی: انیس شاهین فر
3- اصفهان الف: نسیم موسوی کومیته انفرادی 16 تا 17 سال دختران وزن 48-
1- اصفهان الف: سپیده صادقی
2- اصفهان ب: عاطفه عظیمی
3- یزد: فرشته فلاح
3- تهران: سحر بیات
کومیته انفرادی 16 تا 17 سال دختران وزن 53-
1- اصفهان: فهیمه کیانی
2- گیلان: مهتاب اسماعیلی
3- کرمان: فرناز تقی پور
3- مرکزی: فاطمه قلعه نوعی کومیته انفرادی 16 تا 17 سال دختران وزن 59-
1- فارس: شیما آل سعدی
2- کرمان: محدثه ریگی
3- قزوین: فاطمه منتظری
3- خراسان شمالی: حدیثه نیستانی
کومیته انفرادی 16 تا 17 سال دختران وزن 59+
1- کرمانشاه: محدثه آقایی
2- لرستان: نازنین طاهری
3- مرکزی: فاطمه قلعه نویی
3- اصفهان ب : زهرا توکلی

ذوب آهن و سئونگنام ؛راه بی بازگشت

تاریخ: 17 آبان 89
علیرضا خطیبی
كمتر از يك هفته ديگر توكيو ميزبان نخستین فينال ليگ قهرمانان آسياست كه در شكل و شمايل جديدش، بدون انجام ديدارهاي رفت و برگشت و مثلا مانند ليگ قهرمانان اروپا انجام مي شود. يك طرف اين فينال سئونگنام كره جنوبي قرار دارد و در طرف ديگر ذوب آهن از ايران، دو تيمي كه هر يك عنوان بهترين را در يك قسمت زمين فوتبال يدك مي كشند. ذوب آهن تا اينجاي ليگ قهرمانان بهترين خط دفاع اين بازيها را به خود اختصاص داده است با دريافت فقط و تنها فقط پنج گل در 11 بازي كه آمار فوق العاده درخشان دريافت يك گل در هر 198 دقيقه را نشان مي دهد يعني بيش از دو بازي و اين در شرايطي است كه اين تيم نيمي از ليگ را بدون حضور محمد صلصالي به عنوان مدافعي كه حتي مي توانست خودش را به تيم ملي تحميل كند، گذرانده است و در اين ميان بايد جاي محسوس و ويژه اي براي شهاب گردان باز كرد كه انصافا گلري درخشان است.
سئونگنام اما در همين تعداد بازي 13 گل خورده است يعني هر دقيقه 76 دقيقه يك بار دروازه اين تيم باز شده اما همين سئونگنام بهترين خط حمله ليگ قهرمانان را به خود اختصاص داده است، كره اي ها توانسته اند در 11 بازي شان 22 گل بزنند يعني هر بازي دو گل و هر 45 دقيقه يك گل در حاليکه اين عدد در نزد ذوب آهن 14 گل است يعني هر 70 دقيقه يك گل زده. ذوب آهن در اين فصل ليگ قهرمانان فقط يك بار باخته، آنهم مقابل الوحده در امارات كه البته در سرنوشت اين تيم چندان اثري نداشت و اين در حالي است كه سئونگنام تا به حال مزه سه باخت را چشيده و در حاليكه هرگز به نتيجه تساوي مقابل رقابيش دست نيافته است ولي ذوب آهن دو مساوي دو بر دو مقابل الاتحاد و يك بر يك روبروي پوهانگ استيلرز را تجربه كرده است و از مصاف با كره اي اول در مجموع موفق بيرون آمده است.فينال توكيو يك بازي خارج از خانه براي هر دو تيم است اما با توجه به نزديكي كره جنوبي با ژاپن بايد ميزباني را به سئونگنامي ها داد. در هر حال ذوب آهن در بيرون از خانه صاحب دو پيروزي (مقابل بنيادكار و الهلال و هر دو با نتيجه يك بر صفر)، دو تساوي (مقابل الاتحاد و پوهانگ در بازي برگشت مرحله يك چهارم نهايي) و يك باخت روبروي الوحده در دور مقدماتي شده است.
سئونگنام اما بيرون از كره جنوبي صاحب دو پيروزي مقابل ملبورن استراليا و بيجينگ چين و سه شكست روبروي الشباب عربستان، سوون بلووينگز كره جنوبي و كاواساكي فرونتاله ژاپن شده است و اين يعني سابقه بازي كردن در اين كشور را دارد. ذوب آهن براي بازي فينال هيچ غايبي ندارد و با تمام توان راهي ژاپن شده است اما سئونگنام نمي تواند از حضور دنان رادونچيچ بهره ببرد، مهاجمي كه براي اين تيم چهار گل تا بدين جاي كار زده و دومين گلزن اين تيم كره اي به حساب مي آید و بدون شك غيبت او در توكيو احساس خواهد شد. البته سئونگنام يك غايب ديگر هم دارد، مردي كه در سمت راست خط مياني بازي مي كند يعني سونگ هو يونگ كه او هم بازيكن گلزن و توانايي نشان داده بود و سبك بازيش شباهت زيادي با داريو سرنا، مدافع راست تيم ملي كرواسي داشت. از اين حيث هم بايد برتري را به ذوب آهن داد كه همه مردانش را آماده و بعد از يك تجديد قواي لازم و ضروري در اختيار دارد اما حريف كره اي بايد حداقل دو بازيكن ذخيره و كمتر بازي كرده اش را در اين ميدان فوق العاده مهم به جمع مردان اصليش وارد كند.

ایــن10 نــفر

تاریخ: 17 آبان 89
سايت فيفا در گزارشي به معرفي و بررسي عملكرد 10 مربي برتر جهان پرداخت.همزمان با اعلام اسامي نامزدهاي دريافت توپ طلاي جهان در سال 2010، فهرست نامزدهاي مربيان برتر هم اعلام شد. در ميان 10 مربي كه بيشترين شانس ر براي دريافت عنوان بهترين مربي سال جهان دارند، شش مربي باشگاهي و چهار مربي تيم‌هاي ملي به چشم مي خورد. مراسم انتخاب بهترين بازيكن و مربي سال جهان با راي سرمربيان و كاپيتان‌هاي تيم ملي و خبرنگاران روز دهم ژانويه برگزار خواهد شد. در ادامه 10 مربي كه بيشترن شانس را براي دريافت اين عنوان دارند به ترتيب حروف الفبا (انگليسي) مورد بررسي قرار گرفته اند.
كارلو آنچلوتي از ايتاليا (چلسي)
آنچلوتي دومين فصل حضورش در چلسي را پشت سر مي گذارد، اما اين مربي ايتاليايي توانست در نخستين سال حضورش در جمع آبي‌هاي لندن به سلطه‌ي سه ساله‌ي شياطين سرخ در ليگ جزيره پايان دهد. سرمربي پيشين ميلان علاوه بر قهرماني در ليگ برتر، جام اتحاديه را هم براي تيمش به ارمغان آورد. چلسي فصل گذشته در خط حمله بسيار آتشين نشان داد و با ركورد 103 گل زده در 38 بازي به كار خود پايان داد.
ويسنته دل بوسكه از اسپانيا (تيم ملي اسپانيا)
سرمربي پيشين رئال مادريد پس از ثبت ركورد پيروزي در هر 10 مسابقه‌ي انتخابي جام جهاني، تيم ملي اسپانيا را به مقام قهرماني جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي رساند. علاوه بر نظم بالا و سبك خاص بازي اسپانيا، اين تيم در خط دفاع هم مستحكم نشان داد و در جام جهاني توانست در 4 بازي پياپي دروازه‌اش را بسته نگه دارد. بازي‌هاي درخشان تيم ملي اسپانيا در جام جهاني، اين مربي را به عنوان يكي از گزينه‌هاي اصلي كسب عنوان بهترين مربي سال 2010 معرفي كرده است.
الكس فرگوسن از اسكاتلند (منچستريونايتد)
سر الكس فرگوسن در طول 24 سال حضور مستمر در منچستريونايتد هر عنوان و مقامي كه ممكن بوده را به دست آورده است. تيم تحت هدايت او در اين سالها در 1300 بازي بيش از 2500 گل به ثمر رسانده است. فصل فوتبالي 10-2009 هرچند براي شياطين سرخ به خوبي سپري نشد و اين تيم نتوانست چهارمين قهرماني پياپي‌اش را به دست آورد، اما باز هم فرگوسن بدون جام فصل را به پايان نبرد و جام حذفي و خيريه را براي تيمش به ارمغان آورد.
پپ گوارديولا از اسپانيا (بارسلونا)
گوارديولا جوان ترين مربي تاريخ فوتبال دنيا است كه توانسته ليگ قهرمانان اروپا را فتح كند. سرمربي جوان آبي و اناري ها اين كار بزرگ را در سال 2009 انجام داد. گوارديولا در اين سال با تكيه بر سبك هجومي يوهان كرويف، ك زماني مربي خود او بود، تمام جام‌هاي قهرماني را به دست آورد. بارسلونا فصل گذشته با هدايت اين مربي دومين قهرماني پياپي‌اش را در لاليگا جشن گرفت و با ثبت ركورد خيره كننده‌ي 99 امتياز جام قهرماني را به نوكمپ برد. گوارديولا در طي دو سالي كه در بارسلونا حضور داشت 4 بار در ديدار حساس الكلاسيكو تيمش را رهبري كرد و در هر 4 مسابقه پيروز از زمين مسابقه خارج شد.
يوآخيم لو از آلمان (تيم ملي آلمان)
پيروزي‌هاي درخشان تيم ملي آلمان مقابل تيم‌هاي انگليس و آرژانتين كه با نتايج 4 بر يك و 4 بر صفر رقم خورد هرگز تحت الشعاع شكست خفيف يك بر صفر مقابل اسپانيا در مرحله‌ي نيمه نهايي جام جهاني قرار نگرفت. تيم ملي آلمان در جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي با وجود اين كه جوان ترين تيم تاريخ اين كشور را داشت و برخي بازيكنان كليدي اين تيم مانند مياشئيل بالاك هم به دليل آسيب ديدگي نتوانستند در اين رقابت‌ها حاضر شوند، نتايج خوبي كسب كرد و با سرافرازي و افتخار آفريقاي جنوبي را ترك كرد. تيم ملي آلمان پس از نمايش خيره كننده در جام جهاني، در مرحله‌ي مقدماتي يورو 2012 هم نمايشي دلپذير داشته و فوتبالي نتيجه گرا و در عين حال زيبا و تماشايي به نمايش مي گذارد.
ژوزه مورينيو از پرتغال (اينتر و رئال مادريد)
تاكتيسين پرتغالي فصل گذشته قهرماني «سه گانه» را براي نراتزوري به ارمغان آورد. اين عناوين قهرماني براي باشگاهي مانند اينتر يك شاهكار بي نظير محسوب مي شد. مورينيو سرموين مربي در تاريخ فوتبال دنيا است كه توانسته جام قهرماني ليگ قهرمانان اروپا را كه معتبرترين جام قهرماني در سطح قاره به شمار مي رود، با دو تيم مختلف به دست آورد. نخستين قهرماني مورينيو به سال 2004 بر مي گردد كه در ميان تعجب تمام تيم‌هاي مدعي اين تيم را به مقام قهرماني رساند. مورينيوي رتغالي تابستان سال جاري راهي مادريد شد تا بتواند يگانه مربي دنيا شود كه با سه تيم قهرماني در ليگ قهرمانان را تجربه كرده است.
اسكار تابارس از اروگوئه (تيم ملي اروگوئه)
اروگوئه با پيروزي مقابل كاستاريكا در ديدار پلي آف راهي جام جهاني شد، اما توانست براي نخستين بار در 40 سال اخير به مرحله‌ي نيمه نهايي راه پيدا كند. اسكار تابارس در كنار استفاده از ستاره‌هايي مانند فورلان و سوآرس توانست با استفاده از پنانسيل بالاي هجومي تيمش افتخاري را براي اين كشور آمريكاي لاتين رقم بزند.
لوييس فان خال از هلند (بايرن مونيخ)
مربي هلندي بايرن مونيخ توانست با قهرمان كردن بايرن مونيخ در بوندسليگا و جام حذفي و همچنين حضور در ديدار پاياني ليگ قهرمانان اروپا، فصل موفقي را پشت سر بگذارد. آنچه اين موفقيت را با ارزش تر مي كند اين است كه بايرن مونيخ فصل را بسيار ضعيف شروع كرده بود و از ابتداي فصل بازيكنان آسيب ديده‌ي بسيار زيادي داشت.
برت فان مارويك از هلند (تيم ملي هلند)
فان مارويك دو سال بعد از جانشيني در سمت فان باستن توانست تيم ملي هلند را به ديدار پاياني جام جهاني برساند. مربي خونسرد و فلسفه گراي تيم ملي هلند توانست تيم با كيفيتي را براي حضور در جام جهاني آماده كند. هرچند كار خيره كننده‌ي لاله‌هاي نارنجي در پايان نيمه تمام ماند و هلند در ديدار پاياني در وقت اضافه مغلوب اسپانيا شد.
آرسن ونگر از فرانسه (آرسنال)
سرمربي فرانسوي توپچي‌ها از سال 1996 تاكنون در بيش از 800 مسابقه روي نيمكت اين تيم نشسته است. ونگر سي و يكم اكتبر سال 2009 هزارمين امتيازش را براي تيم پايتخت نشين انگليس به دست آورد. اين مربي كه به سبك بازي روان و فوتبا هجومي معروف است، اميد زيادي دارد، امسال با مجموعه‌اي از بازيكنان جوان قهرماني در ليگ قهرمانان را به دست بياورد، چرا كه ديدار پاياني در ورزشگاه ويمبلي برگزار مي‌شود.

گلی به نام ذوب آهن در شوره زار فوتبال

17 آبان 89
علیرضا خطیبی
ابقای اکبرمحمدی و علی دوستی تیر خلاصی بود بر پیکره این فوتبال و بستن تمام روزنه هایی که برای آینده وجود داشت. نتیجه نگرفتن های اخیر تیم های فوتبال در رده ها و جنسیت های مختلف بیش از هر چیزی به عامل سوء مدیریت و حضور افراد غیرفوتبالی که با روح فوتبال آشنا نیستند بازمی گردد. متاسفانه مسولان ما هنوز نمی دانند که چه تصمیمی باید در چه مقطعی و در چه شرایطی باید گرفته شود. آنها پیدا کردن گزینه شان برای تیم ملی بزرگسال را برای این که نشان دهند تا چه حد آینده نگر بوده و به فکر تیم ملی هستند دقیقا در شرایطی مطرح می کنند که تیم ملی و افشین قطبی برای جام ملت های آسیا بیش از هر چیز به تمرکز و انگیزه نیاز دارند. مشخص نیست این تصمیم که اگر هم قرار است گرفته شود باید تنها رئیس سازمان تربیت بدنی و رئیس فدراسیون فوتبال و یکی، دو نفر از معتمدین آنها قرار داشته باشد تا همه چیز به صورت کاملا محرمانه پیش برود در اختیار فتح ا... زاده قرار دارد تا او هم که برای مصاحبه های یک صفحه ای هر روزش حرف کم آورده به یکباره مسئله ای به این مهمی را در بدترین شرایط رسانه ای کند. در شرایطی که فوتبال ایران برای جام ملت های آسیا به فاکتوری به نام همدلی نیاز مبرم دارد همه مربیان لیگ و منتقدان و گزارشگران و خلاصه هر فردی که در این فوتبال نفس می کشد شمشیرهایشان را بسته اند و آرزو می کنند که تیم ملی نتیجه نگیرد تا آنها فرصتی برای از نیام برکشیدن شمشیرهایشان داشته باشند و شاید امیدی برای رسیدن به نیمکت تیم ملی پیدا کنند.
در فدراسیون فوتبال نمی توان بخشی را پیدا کرد که به درستی کارش را انجام دهد. سازمان لیگ از میان پیشنهادات تمام تیم ها برای تعویق بازی شان تنها با پیشنهاد سپاهان موافقت می کند، کمیته داوران کاری به جز حمایت کورکورانه از داوران و کمک هایشان ندارد و کلا اوضاع در این قسمت از فدراسیون مانند تمام قسمت های دیگر گل و بلبل است. کمیته انضباطی، هر روز صفحات روزنامه ها و حتی حاشیه های کناری آن را می خواند تا مبادا کسی حرفی بر خلاف میل آنها زده باشد تا با جریمه نقدی یا حکم ممنوع المصاحبه بودنش او را نقره داغ کنند. ممنوع المصاحبه کردن مربیان و بازیکنان هم از آن ابتکاراتی است که تنها در فوتبال ایران وجود دارد. به نظر می رسد رسیدگی به مصاحبات دایی بسیار مهم تر از اتفاقات ورزشگاه های تبریز و چاقو کشی های آبادان است.
در تمام این بلبشوی فوتبال که هر چه بگردی کوچکترین دلخوشی ای پیدا نمی شود کمتر از یک هفته دیگر قرار است افتخاری آفریده شود. باورش بسیار سخت است. این فوتبال و افتخار؟ این بار تیمی قرار است برای ما افتخار آفرینی کند که به هیچ عنوان جزء کوچکی از یک کل نیست. این تیم به خوبی توانسته خودش را از تمامی حاشیه ها و کثیفی ها و کم و کاستی های فوتبال روز دور نگه دارد و به همین دلیل است که ما نظاره گر بازی این تیم در فینال آسیا هستیم. در مجموعه ذوب آهن به راحتی می توان دید که حضور آدم های فوتبالی تا چه حد می تواند باعث پیشرفت شود. البته ناگفته نماند که آدم های فوتبالی کارآمد و با دانش و نه هر کسی که به قول خودش عکس با شورت ورزشی دارد. اصغر دلیلی، مدیرعامل ذوب آهن تنها عضو غیرفوتبالی این مجموعه است که تا به حال نه اظهار نظری و نه دخالتی از او دیده ایم. او تنها و تنها وظیفه خودش که مدیریت تیم است انجام می دهد و به حیطه های دیگر کاری ندارد. ابراهیم زاده و زوج مجید صالح دیگر به قدرتمندترین کادر فنی لیگ برتر تبدیل شده اند و بازیکنان این تیم هم جزء معدود بازیکنانی هستند که سالهاست کنار یکدیگر بازی می کنند و کم کم در حال تبدیل شده به یک خانواده اند. این تیم قرار است گلی بر شوره زار فوتبال ما برویاند و اگرچه با یک گل بهار نمی شود اما دل آنهایی که برای موفقیت و قهرمانی لک زده با این گل کمی آرام می شود.

۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه

شاید وقتی دیگر...

تاریخ: 17 آبان 89
امیر حسین احتشامی
شکست ذوب آهن در فینال لیگ قهرمانان آسیا و بسنده کردن به مقام نایب قهرمانی پایان یک تراژدی غم انگیز برای شاگردان منصور ابراهیم زاده بود. سبزپوشان اصفهانی که به امید بدست آوردن معتبرترین جام باشگاهی آسیا راهی توکیو شده بودند با اشک و حسرت تمام در آرزوی قهرمانی ماندند و ناباورانه شاهد شادمانی شاگردان شین تایه یونگ شدند. اما؛ پرسش اساسی این است که آنها چه باید می کردند که نکردند و چرا به آسانی دست ها را به علامت تسلیم بالا بردند؟ این پرسش از چند زاویه قابل بررسی است اما مهمترین نکته ای که می توان بر آن انگشت نهاد و پیرامون آن بحث کرد این است که به نظر می رسید ذوبی ها بازی فینال را با دیگر مسابقاتی که در این تورنمنت برگزار کرده بودند، یکسان می پنداشتند. اشتباه بزرگی که بابت آن تاوان سختی پرداختند. تیمی که در 11 مسابقه تنها پنج گل دریافت کرده به یکباره در بازی نهایی سه بار دروازه خود را باز شده می بیند و بیش از نیمی از موقعیت های گل کره ای ها به بار می نشیند بدین معنی که تیم سئونگنام از کمترین موقعیت های خود بیشترین بهره را می برد و ذوبی ها به درستی توجیه نشده بودند که بازی فینال هر رقابتی جای هیچ گونه اشتباهی نیست. اما دقیقاً جایی که نباید اشتباه می کردند سریال اشتباهات بازیکنان ذوب آهن دامنه دار شد و آنچه نباید می شد، سرانجام شد. به صحنه گل اول اگر به درستی نگاه کنیم می توان آشفتگی غیر قابل قبول مدافعان سفیدپوش را به وضوح دید. صحنه گل دوم باز هم جاگیری نامناسب مدافعان زمینه ساز می شود و صحنه گل سوم هم یک اشتباه در دفع توپ و باز شدن دروازه ذوب آهن به همه امیدها پایان می دهد. نیمکت مربیان ذوب آهن اما در این میان چه کردند؟ آیا آنها هم تنها شاهد پیاده شدن تاکتیک های سر مربی کرده ای بودند و ناکامی برنامه خود؟ ایگورکاسترو 90 دقیقه در چنگال مدافعان حریف اسیر بود چرا برای این موضوع تدبیری اندیشیده نشد؟ محمد قاضی یکی از ضعیف ترین بازیکنان میدان بود، برای چه تا پایان باقی ماند؟ مهدی رجب زاده کجای پازل تاکتیکی منصور ابراهیم زاده قرار داشت و چه کار مثبتی کرد؟ مأمور مهار مولینای کلمبیایی چه کسی بود و چرا این بازیکن براحتی پایه گذار اکثر حملات تیمش بود؟ تدبیر کادر فنی برای این بازیکن چه بود؟ چرا پس از به ثمر رسیدن گل اول سئونگنام شیرازه تیمی ذوب آهن از هم پاشید و شاگردان منصور ابراهیم زاده دیگر نتوانستند به بازی برگردند؟ چرا هیچ یک از کرنرهای پیاپی ذوبی ها در دقایق 24 تا 26 راهی به چارچوب نیافت؟ چرا هرگز عمق دفاع سئونگنام مورد حمله قرار نگرفت و در عوض بازی به گوشه ها برده شد که مورد دلخواه تیم حریف به نظر می رسید آنهم در شرایطی که عمق این دفاع بسیار آسیب پذیرتر از کناره ها بود. چرا تعویض های ابراهیم زاده هیچکدام چاره ساز نشد؟ و هزاران پرسش بی پاسخ دیگر. اما در نهایت از این همه پرسش می توان به چه نتیجه ای رسید؟ پاسخ پر واضح است که مجموعه ای از اشتباهات فردی، تیمی و تاکتیکی موجب شد تا تمام رؤیاهای ذوب آهن برای قهرمانی نقش بر آب شود و این تیم بهترین فرصت برای جاودانه شدن را از دست بدهد. با این همه، فراموش نمی کنیم که عنوان نایب قهرمانی نیز در این شوره زار فوتبال ایران برای ذوب آهن ما بی تردید قابل تقدیر و راهگشاست. باشد تا شاید وقتی دیگر.

دستور پخت يك استيل آذين

تاریخ: 17 آبان 89
علیرضا خطیبی
شايد خيلي ها تا پيش از اين فكر مي كردند كه براي حضور يك تيم در ليگ برتر بايد كارهاي خاصي انجام داد و رنج و زحمت هاي فراواني كشيد اما استيل آذين نشان داد كه جمع كردن يك تيم ليگ برتري پر سرو صدا اصلا كار سختي نيست. آنها به خيال اينكه با پول مي توانند همه كار كنند اين چرك كف دست را در بازار نقل و ا نتقالات مثل ريگ از دست شان دور! كردند اما اگر رئال مادريد در دوره اول كهكشاني شدن توانست قهرمان شود يا اينكه منچستر سيتي تمام نفتي توانست در جزيره كاري از پيش ببرد آن وقت استيل آذين هم مي تواند به بالاهاي جدول برسد. اما تشكيل يك تيم مثلا استيل آذين كار چندان سختي نشان نمي دهد اگر از اين دستور پخت استفاده كنيد؛
1). اولين و مهم ترين فاكتور براي تشكيل چنين تيمي نياز به يك عابر بانك است. البته نه از آن عابر بانك هايي كه در خيابان و در بانك هاي محل گذر مشاهده مي كنيد چون آنها هم حتي اگر به منبع بانك مركزي متصل باشند در اواسط راه كم خواهند آورد و دست شما را در حنا خواهند گذاشت. عاب ربانك مورد نظر ما با نام حسين هدايتي و امثالهم شناخته مي‌شوند و به همين راحتي هم در هر بانك و سر هر چهار راهي يافت نمي ‌شوند كه با منبع لايتناهي اسكناس در ارتباط هستند و بانك مركزي هم بايد پيش آنها لنگ بياندازد.
2). اصلا فكرتان را براي اين كه اين پول را چه طور بايد خرج كرد تا حضوري آبرومندانه در ليگ برتر داشت مشغول نكنيد. خرج كردن پول براي بستن يك تيم ليگ برتري بسيار راحت تر از آن است كه فكرش را مي كنيد. هر بازيكني كه در اروپا بازي مي كرده و امروز به دليل مصدوميت، كهولت سن، پوكي استخوان ، ديدار با خانواده يا هر دليل ديگري گذرش به تهران افتاده را دستگير كرده و با خود به پاي ميز مذاكره ببريد. همچنين به محض اين كه متوجه شديد بازيكن ستاره اي در بازار نقل وانتقالات وجود دارد و تيم هاي حريف به دنبال به خدمت گرفتن آن هستند به سراغش برويد و او را با صد ميليون بيشتر اغفال كنيد. توجه داشته باشيد اين نكته كه آيا اين بازيكن به درد تيم مي‌خورد و بازيكنان ديگري در پست او داريد يا نه كوچكترين اهميتي ندارد و شايد در وهله هاي بعدي اهميت باشد كه اصلا اهميت يعني چه؟ در اين ميان بازيكنان تيم هايي كه به شدت با آنها كري داريد در اولويت قرار دارند و حتي اگر بازيكن درجه دوم و سوم تيم مذكور بودند از خريد آنها غافل نشويد.
3). براي انتخاب سرمربي اصلا به خودتان سخت نگيريد. از بزرگترين نام ها شروع كنيد. از آنجا كه گزافه گويي، البته نه در حد قاسمي مدير عامل ابومسلم كه آسمان را هم مي تركاند و ترك مي انداخت، تنها قسمتي از كار شماست كه احتياجي به پول ندارد. تا مي‌توانيد دروغ هاي بزرگ تري بگوييد. براي شروع بهتر است از بابي رابسون كبير شروع كنيد. باور كنيد در اين اوضاع آن قدر افكار مردم مشغول است كه كسي به ياد نمي آورد او به ديار باقي شتافته. بعد از او به سراغ سرالكس فرگوسن و پپ گوارديولا برويد. حتي مي‌توانيد يكي از اين مربيان را به ايران دعوت كرده و يك عكس يادگاري دسته جمعي با او، حتي الامكان روي پله هاي برقي فرودگاه امام باشد بهتر است، بيندازيد تا چندان به دروغ گويي متهم نشويد. در پايان يك مربي درجه سوم خارجي پيدا كرده و او را روي نيمكت بنشانيد.
4). البته با پيدا شدن سرمربي كار نيمكت شما تمام نشده است مهم تر از پيدا كردن سرمربي، پيدا كردن دستياري است كه يد طولايي در زيرآب زني و خالي كردن زيرپاي سرمربيان داشته باشد. او براي روزهاي بحراني بسيار به درد شما مي خورد. دقت كنيد كه در انتخاب دستياران سابقه حضور آنها در تيمي كه با آن كري داشتيد آنها را در اولويت قرار مي دهد. كارنامه فني؟ اصلا وقت تان را براي آن مسائل پيش افتاده هدر ندهيد. فقط مواظب باشيد كه اين مربي تفاوت بازيكنان اميد را با ستاره هاي با تجربه بداند تا در مصاحبه هايش آبروي شما را نبرد. توانايي فراوان در زدن زير آب و خالي كردن صندلي زير سرمربي براي انتخاب دستياران و همچنين متوهم بودن آنها و در عوالم ديگر سير كردن شان در وهله اول است، يادتان نرود، ها! 5) سرپرست. مهم ترين وظيفه سرپرست هدايت! بازيكنان است و به همين دليل بهتر است به سراغ كسي برويد كه سابقه هدايت بازيكنان رشته هاي ديگر را به خصوص اگر توپ هم در آنها باشد داشته باشد. البته مهم ترين وظيفه سرپرست اين است كه هر خبري كه در تيم اتفاق مي‌افتد را در مقابل رسانه ها تكذيب كند. هستند سرپرست هايي كه توانايي هاي شان بيشتر از اين است و مي‌توانند حتي اتفاقاتي كه مقابل دوربين مي‌افتد را تكذيب كنند. اگر چنين مردان توانايي پيدا كرديد براي همكاري با آنها فرصت را از دست ندهيد. آدم هاي خوش بين كه در هر شرايطي، اوضاع براي آنها گل و بلبل است در اولويت قرار دارند.
6) آخرين چيزي كه تيم شما نياز دارد، چند دست پيراهن است. اين حرفها كه هر تيم بايد يك پيراهن اصلي و يك پيراهن دوم داشته باشد به درد تيم هاي غرب زده و قرتي بازيهاي شان مي‌خورد. شما براي اين كه بازيكنان تان در طول فصل دچار يكنواختي و افسردگي نشوند حداقل 5 دست لباس خريداري كنيد. ترجيحا طرح لباس تان را از تيم هاي مطرح دنيا و همچنين همان تيمي كه با آن كري داشتيد انتخاب كنيد
7). هم اكنون تيم ليگ برتري شما آماده است. مي توانيد در مصاحبه هاي تان از قهرماني در ليگ برتر و گرفتن سهميه آسيايي صحبت كنيد اما يادتان باشد كه در خلوت براي بقا در ليگ برتر دعا كنيد.

بازیکنان آوازه خوان

تاریخ: 17 آبان 89
علیرضا خطیبی
بسياري از ستارگان دنياي ورزش، بخت خود را در زمينه هاي ديگر هم آزموده اند. عده اي به تجارت روي مي آورند، عده اي در زواياي ديگر دنياي ورزش به فعاليت شان ادامه مي دهند و عده اي هم به هنر روي مي آورند. در اينجا به بهانه شایعاتی که می گویند آلوبم رضا عنایتی در راه است و با توجه به آنچه از نیما نکیسا و بقیه در ذهن داریم، به تعدادي از ستارگان اشاره مي كنيم كه بخت خود را در دنيای خوانندگي آزموده اند؛
گلن هادل و كريس وادل
اين دو بدون شك استيل لازم براي خوانندگي پاپ را داشتند اما به هيچ وجه صداي اين كار را نداشتند. گلن و كريس در سال 1987 آلبوم «نور الماس» را روانه بازار كردند. هرچند اين آلبوم از لحاظ موسيقيايي حرفي براي گفتن نداشت اما چهره كلاسيك اين دو بازيكن فوتبال در موسيقي پاپ ماندگار شد.
اندي كول
در سال 1999 مهاجم منچستر يونايتد آلبوم «فوق العاده» را منتشر كرد اما او هم در عرصه موسيقي نتوانست به موفقيتي دست پيدا كند و آلبومش حتي در ميان 40 كار برتر جزيره قرار نگرفت.
پله
اعجوبه فوتبال برزيل نه تنها با توپ مي توانست هنرنمايي كند بلكه با گيتار هم مي تواند گوش ها را نوازش دهد. او چند آلبوم گيتار را در برزيل منتشر كرده و بر روي چند ملودي سامبا هم خوانده است.
جان مك انرو
اين اسطوره دنياي تنيس با گروه «جاني اسميت» در اواسط دهه 90 ميلادي شروع به خوانندگي كرد. عملكرد او به قدري بد بود كه در برخي از اجراهاي زنده طرفداران به طرفش توپ تنيس پرت مي كردند. او سرانجام در سال 1997 دور خوانندگي را خط كشيد.
ديديه دروگبا و مايكل اسين
اين دو ستاره چلسي در سال 2007 يك آهنگ ضد نژاد پرستانه با عنوان «پوست ها» را با هم خواندند.
رايان بابل
او در ليورپول بازي مي كرد، طرفدارانش هلندي بودند و نامش را «ريو» گذاشته بودند اما اين بازيكن عجيب و غريب، آهنگ هاي بسيار ساده اي مي خواند مثل «من مي دانم ساعت چند است، چون يك ساعت نو خريده ام.»
مارك بوچر
اين ستاره دنياي كريكت هم مي خواند و هم گيتار مي زند. آلبوم «آهنگ هايي از خانه خورشيد» اوايل امسال به بازار آمد.
پل گاسكوئين
اين ستاره جنجالي انگليسي نه تنها در زمين فوتبال مي درخشيد بلكه در معدود كارهايش در دنياي موسيقي هم موفق بود. او آهنگ Fog on the Tyne را با Lindis farne خواند و اين آهنگ رده دوم چارت موسيقي را از آن خودش كرد.
الكسي لالاس
اين ستاره سابق فوتبال آمريكا مي تواند خودش را موفق ترين بازيكن فوتبال در عرصه موسيقي بنامد. او دو آلبوم به همراه گروهش «جيپسي ها» روانه بازار كرد و با چند خواننده مطرح هم آهنگ توليد كرد. از او بيش از دو هزار كار در اينترنت وجود دارد.
كارلوس توس
مهاجم فعلي منچستر سيتي براي نشان دادن علاقه اش به منچستر يونايتد، تيم سابقش آهنگي با عنوان «رابطه عاشقانه من» خواند.
باشگاه ليورپول
آهنگ آنفيلد با ترانه عجيب و غريبش و زرقي و برقي كه در ساخت آن به كار رفته چيزي از كارهاي خوانندگان آمريكايي كم ندارد.
چلسي
اين باشگاه در سال 1970 آهنگ «رنگ يعني آبي» را روانه بازار كرد. ترانه اين آهنگ به اين شكل بود: «ما همه با هم هستيم و به هدف مان مي رسيم بنابراين ما را در هواي آفتابي و باراني تشويق كنيد.» طرفداران سن بالاي چلسي مجبور بودند اين شعر كودكانه را در استاديوم سر دهند.
جبرييل سيسه
اين بازيكن فرانسوي با آن ظاهر و مدل موهاي عجيب و غريبش جاي تعجبي نداشت كه به دنياي موسيقي پا بگذارد. او چند آهنگ را به تنهايي خواند اما موفقيتي به دست نياورد.
منچستريونايتد
اين باشگاه در سال 1996 آهنگ «حركت كن، حركت كن، حركت كن» را ساخت. اين آهنگ با استقبال بسيار خوب هواداران يونايتد مواجه شد.
جان بارنز
آهنگ «جهان در حركت» بدون شك تنها آهنگ فوتبالي ماندگار در تاريخ است. اين آهنگ در صدر بهترين ها در جام جهاني 1990 قرار گرفت و قسمت رپي كه جان بارنز در اين آهنگ خواند هيچ گاه از ذهن هواداران فوتبال پاك نخواهد شد.
كوين كمپل
مهاجم سابق آرسنال و اورتون خيلي عاقل بود كه به تنهايي آهنگي نخواند اما يك استوديو ضبط را به نام خودش ثبت كرد. در سال 2003 او با مارك موريس ون قرارداد بست اما زماني كه اين خواننده براي اجراي كارهايش به يك استوديوي ضبط ديگر رفت خشم اين بازيكن برانگيخته شد. او در آن زمان گفت وفاداري در صنعت موسيقي هيچ جايي ندارد، درست برعكس فوتبال.
آرسنال
اين باشگاه در سال 1998 آهنگ Hot Stuff را روانه بازار كرد. ترانه بد اين آهنگ و فريادهاي «آرسنال، آرسنال» كه در ميان اين آهنگ شنيده مي شد از آن يك موسيقي غيرقابل تحمل ساخته بود.
كوين كيگان
كيگان در سال 1979 آهنگ Head Over Heels in Love را خواند. اين آهنگ در جدول بهترين ها در رده سي و يكم قرار گرفت. البته اين آهنگ در آلمان با استقبال خوبي روبرو شد و در جدول بهترين هاي موسيقي آلمان رده دهم را به خودش اختصاص داد.
اسلووان بيليچ
اين بازيكن در يك گروه موسيقي گيتار مي زند. او به تنهايي هم يك آهنگ را روانه بازار كرده است.

کارنامه ایران از دهلی تا گوانگجو

تاریخ: 17 آبان 89
احمدرضا جلوه نژآد
شانزدهمین دوره بازی های آسیایی از روز جمعه رسماً در گوانگجوی چین گشایش می یابد. 45 کشور در 42 رشته ورزشی حضور خواهند داشت و هنوز برآورد دقیقی از تعداد ورزشکاران حاضر در این مسابقات در دسترس نیست. دوره گذشته این بازی ها که در دوحای قطر برگزار شد، 9520 ورزشکار از 45 کشور حضور داشتند و در 39 رشته ورزشی به رقابت پرداختند.
این دومین دوره بازی های آسیایی است که در چین برگزار می شود. پیشتر در سال 1990 نیز چینی ها در پکن میزبانی بازی ها را بدست آورده بودند. چینی ها اما حضور خود در صحنه ورزش جهان را تا حدودی مدیون ایران اند، زمانی که هفتمین دوره بازی های آسیایی در تهران به نخستین حضور بین المللی کاروان ورزشی چین در رخدادی به این گستردگی انجامید.
بازی های آسیایی 1974 تهران، هنوز نیز یکی از با شکوه ترین دوره های مسابقات بوده که در خاطره تاریخی ورزش جهان باقی مانده است. به لحاظ سازماندهی بازی ها به ورزشگاه ها استفاده از تکنولوژی روز، امنیت مثال زدنی و حضور چینی ها برای نخستین بار کاملاً متمایز از سایر دوره ها ارزیابی می شود.
در بازی های آسیایی تهران، کاروان ورزشی ایران با 36 مدال طلا پس از ژاپن و بالاتر از چین و کره جنوبی و شمالی و اسرائیل در رتبه دوم آسیا ایستاد و امروز در بهترین شرایط به رتبه ششم چشم دوخته است.
در آن دوره از هر شش مدال طلای توزیع شده سهم ایران بیش یک مدال طلا بود که اگر قرار باشد این نسبت حفظ شود ورزش ایران در بازی های گوانگجو باید حداقل 80 مدال طلا بدست آورد تا به جایگاه 36 سال پیش خود باز گردد.
ایران در بازی های آسیایی دوحا 11 مدال طلا کسب کرد و در رتبه ششم کشورهای آسیایی ایستاد.
در مجموع 46 کشور آسیایی که تاکنون در تاریخ بازی های آسیایی حضور داشته اند، تنها سه کشور نتوانسته اند مدالی را بدست آورند که عبارتند از بوتان، مالدیو و تیمور شرقی.
در جدول کلی مدال های بازی های آسیایی، چین با 991 مدال طلا، ژاپن با 862 مدال طلا، کره جنوبی با 541 مدال طلا و ایران با 118 مدال طلا و هندوستان با 114 مدال طلا پنج کشور نخست قاره پهناور هستند.
بازی های آسیایی در 1951 پایه گذاری شد اما پیش از آن بازی هایی در سطحی کوچکتر در سال هایی که تا 1913 به دورتر برمی گردد میان ورزشکارانی از امپراتوری ژاپن، جزایر فیلیپین و چین در مانیل برگزار شده بود.
بازی های غرب آسیا هم البته در سال 1934 در دهلی نو میان کشورهایی چون سیلان، افغانستان و شبهه قاره هند برپا شد اما با برخورد به دوره جنگ جهانی دوم به پایان راه رسید.
در نخستین دوره بازی های آسیایی که در 1951 در دهلی نو شکل گرفت، 11 کشور با 489 ورزشکار در شش رشته ورزشی شنا، شیرجه و واترپلو همچنین دو و میدانی، بسکتبال، دوچرخه سواری، فوتبال و وزنه برداری به رقابت پرداختند و در رده بندی کلی مدال ها ایران با 8 مدال طلا شش نفره و 2 برنز به عنوان سومی دست یافت. ژاپن با 24 طلا و هند با 15 طلا در رتبه های اول و دوم قرار گرفتند و سنگاپور و فیلیپین با 5 طلا پس از ایران 1954 بازی در مانیل فیلیپین برگزار شد، دوره ای که به سبب آشفته بازار سیاسی داخلی، ایران در رقابت ها غایب بود و کره جنوبی توانست جای ایران را پس از ژاپن و فیلیپین بگیرد کشورهایی که عناوین نخست و دوم جدول را از آن خود کرده بودند.
در 1958 که بازی ها به توکیو رفت ایران نیز حاضر بود. والیبالیست های ایران با محمود عدل، عبدالمومن کمال، سیاوش فرخی، محمد شریفزاده، حسینعلی امینی، اسماعیل اشتری، عباس تهرانی و کمال پروشیرازی نایب قهرمان آسیا شدند و در فینال ژاپن را که تا قهرمان المپیک توکیو نیز پیش رانده بود به شدت آزار دادند. در دو و میدانی محمود خلیق رضوی طلای 1500 متر را از آن خود کرد و در وزنه برداری منصوری، رهنوردی و پوژانی طلا گرفتند. در کشتی آزاد نیز غلامرضا تختی و امامعلی حبیبی و عباس زندی قهرمان آسیا شدند. کاروان ایران به این ترتیب با 7 طلا، 14 نقره و 11 برنز چهارم آسیا شد.
در دهه 1960 بازی های آسیایی دچار یک دوره فترت شد. ایران در 1962 جا کارتا شرکت نکرد. در 1966 بازی ها در بانگکوک برگزار شد و کاروان ایران با 118 ورزشکار در 12 رشته شرکت کرد اما تنها در کشتی و وزنه برداری توانست طلا بدست آورد. سه طلای عبدا... موحد، منصور مهدیزاده و افتخار فیلابی در کشتی و سه طلای محمد نصیری به پرویز جلایی و منوچهر برومند در وزنه برداری ایران را تا رتبه ششم آسیا بیشتر بالا نبرد. 8 نقره و 17 برنز نیز برای ایران در آن بازی ها رقم خورد که از جمله می توان به مدال نقره فوتبال اشاره کرد، تیمی که بازیکنانی چون عزیز اصلی، فرامرز ظلی، پرویز .... خانی، محمد رنجبر، جلال طالبی و همایون بهزادی را در ترکیب داشت. تیم ملی والیبال اینبار برنز گرفت. در دوچرخه سواری نیز تیم ایران سوم شد و مدال برنز هوشنگ بزرگزاده در تنیس روی میز و تقی اکبری در تنیس انفرادی قابل توجه بود. تیم تنیس ایران نیز با تقی اکبری، برادران نعمتی و عیسی خدایی برنز تیمی را از آن خود کرد.
در 1970 بانکوک، کاروان ایران 9 طلا گرفت که به غیر از طلای تیمور غیاثی در دو و میدانی بقیه مدال های طلای ایران از کشتی و وزنه برداری بدست آمد.
در 1974 بازی های آسیایی به این سوی آسیا آمد، ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی که آنزمان آریامهر خطاب می شد و برای ورزشکاران بسیاری کشورها، از جمله کره ای های جنوبی افسانه ای به نظر می رسید. دو سال پیش از آن در المپیک مونیخ گروگانگیری ورزشکاران اسرائیلی و کشته شدن آن ها توسط چریک های فلسطینی بازی ها را به یک تراژدی بدل کرده بود اما بازی های تهران با وجود اوج گیری جنگ اعراب و اسرائیل بی هیچ حادثه ای از این دست به پایان رسید. در عین حال کشورهای عربی، چین و پاکستان از رویارویی با اسرائیلی ها سرباز زدند.
در بازی های آسیایی تهران همچنین چینی ها پس از 22 سال در صحنه ورزش جهان حاضر شدند. آن ها در اعتراض به رسمیت شناخته شدن تایوان در مجامع جهانی، از المپیک هلسینکی در 1952 به این سو بازی های ورزشی بین المللی ورزشی را تحریم کرده بودند اما به دعوت ایران پاسخ مثبت دادند. رژه ورزشکاران چینی در آزادی چهره ورزش جهان را تغییر داد. با این حال چینی ها با 33 طلا پشت سر ایران در جدول رده بندی کلی مدال ها قرار گرفتند. ایران 36 طلا، 28 نقره و 17 برنز به دست آورد. ایران در فوتبال، واترپولو و شمشیربازی قهرمان آسیا شد. در دو و میدانی توسط جلال کشمیری در پرتاب ها دو طلا و در پرش ارتفاع توسط تیمور غیاثی به سه مدال طلا رسید. در بوکس، دلارام، آمبرسونیان و غلامرضا آنداوه برای ایران طلا گرفتند. در دوچرخه سواری جاده به غیر از طلای تیمی ایران، حسن آریانفر هم طلای انفرادی را از آن کشور کرد.
در شمشیربازی تیم های سابر و اپه مردان و فلوره زنان ایران قهرمان بازی ها شدند. تیم بانوان فلوره ایران را مهوش شفایی، گیتی محبی، ژیلا الماسی، مریم شریعت زاده و مریم آچاک تشکیل می دادند.
در 1978 که بار دیگر در بانکوک برگزار شد، ایران در گرماگرم انقلاب غایبی بزرگ بود. این آخرین دوره سلطه ژاپنی ها بر ورزش آسیا بود و از 1982 در دهلی نو این چینی ها بودند که گوی سبقت را از چشم بادامی های سرزمین خورشید تابان بربودند.
در 1982 نخستین کاروان ورزشی جمهوری اسلامی با 43 ورزشکار مرد در چهار رشته کشتی، وزنه برداری، دوچرخه سواری و فوتبال به بازی ها اعزام شدند و با چهار طلا به ایران بازگشتند. برادران محبی و رضا سوخته سرایی در کشتی و علی پاکیزه جم در وزنه برداری طلا گرفتند. جمهوری اسلامی ایران به این ترتیب در رتبه هفتم رنکینگ کلی مدال ها قرار گرفت. در 1986 سئول ایرانی ها پس از چین، کره جنوبی، ژاپن و کره شمالی پنجم شد. علی زنگی آبادی در دوچرخه سواری جاده قهرمان شد. ابراهیم قادری در تکواندو نشان زرین گرفت و مجید ترکان، عسگری محمدیان و علیرضا سلیمانی در کشتی فرنگی طلا گرفتند و رضا سوخته سرایی اینبار طلای سنگین وزن فرنگی را به گردن آویخت.
در 1990 پکن ایران از کره شمالی در رده بندی مدال ها عقب ماند و پنجم شد اما قهرمانی تیم ملی فوتبال بسیار شادی آفرین بود، تیمی را که علی پروین در پکن هدایت می کرد و کاپیتانی آنرا محمد پنجعلی بر عهده داشت. اویس ملاح، بهروز یاری و دیگر بار رضا سوخته سرایی در کشتی طلا گرفتند.
در هیروشیمای 94 فوتبال ایران توفیقی نیافت، اما کشتی با شش طلا و نیز طلای فریبرز عسگری در تکواندو و فرید خمامی در کاراته و ایوب پرتاقی در بوکس ایران را در رتبه ششم قرار داد، جایی که برای نخستین بار توسط قراقستان از آسیای میانه هم اندکی به عقب تر رانده شده بود.
در بانکوک 98 فوتبال ایران باز هم طلا گرفت، اینبار با منصور پورحیدری و تیمی از جام جهانی دیده ها. شاهین نصیری نیا هم پس از 16 سال وزنه برداری ایران را به مدال طلا رساند. قادر میزبانی در دوچرخه سواری طلا گرفت. علیرضا کتیرایی در کاراته و مهدی بیباک در تکواندو مدال زرین گرفتند و علیرضا حیدری، عباس جدیدی، علیرضا رضایی در کشتی آزاد و سبزه علی در سنگین وزن کشتی فرنگی طلای ناب گرفتند. ایران در مجموع 10 طلا، یازده نقره و 13 برنز هفتم شد. از دیگر مدال آوران ایران در این مسابقات می تان به حسین رضازاده که برنز سنگین وزن ورنه برداری را گرفت و نیز آرش میر اسماعیلی که در جودی منهای 67 کیلو گرم صاحب گردن آویز برنز شد هم اشاره کرد.
در پوسان 2002 ایران به مرتبه دهم سقوط کرد اما قهرمانی فوتبال چیز دیگری بود. شکست کره پر قدرت که در خاک خود و با اوج محبوبیت ناشی از چهارمی جهان با تیمی به یادگار از آن جام رویایی در برابر ایران جوان به زانو درآمد فراموش ناشدنی است. ایران را در آن بازی ها برانکو ایوانکویچ هدایت کرد.
در دوحای 2006 هم ایران توانست عنوان ششمی را پس از 12 سال زنده کند، اما کلیت نتایج ورزش ایران در این بازی ها چنگی به دل نزد. سه طلا در کاراته توسط حسن و حسین روحانی و نیز جاسم ویشگاهی، چهار طلا در کشتی توسط مراد محمدی، علیرضا بذری، رضا یزدانی و علیرضا حیدری همچنین طلای حسین رضا زاده در وزنه برداری و یوسف کرمی در تکواندو، علی مظاهری در بوکس و احسان حدادی در پرتاب دیسک همه دارایی های ورزش ما در آخرین المپیک آسیایی بود.
نمايش وحدت و همدلي ورزشي در گوانگجو
شهر گوانگجو مركز استان گوانگ دونگ در جنوب چين اول جولاي سال ۲۰۰۴ موفق شد ميزباني شانزدهمين دوره بازي‌هاي آسيايي را از آن خود كند.
اين شهر علاوه بر انكه ثروتمندترين شهر در ثروتمندترين استان چين محسوب مي شود، به شهر گل نيز شهرت دارد و از اين شهر به عنوان يكي از شهرهاي مسير جاده ابريشم دريايي ياد مي‌شود.
مارس سال ۲۰۰۹ كشتي چوبي كوكاچين به عنوان نماد بازي‌هاي آسيايي و جاده ابريشم دريايي از كويت سفرش را آغاز كرد و به عنوان سفير صلح و دوستي و ارتباطات فرهنگي آسيا و جهان از سوي نزديك به ۳۰ كشور و منطقه مورد استقبال قرار گرفت.
مردم آسيا سعي كرده‌اند با استفاده از بازي‌هاي آسيايي كه از سال ۱۹۵۱ ميلادي برگزار شد همكاري و برابري ميان كشورها را افزايش دهند و اين رقابت ها همواره بازي‌هاي صلح و دوستي و همكاري بوده است.
قاره آسيا نزديك به دو سوم از جمعيت جهان را در خود جاي داده است و بازي هاي آسيايي بزرگترين رويداد ورزشي و نماد وحدت در اين قاره محسوب مي‌شود.
نگاهي به موضوعات بازي‌هاي آسيايي چون صلح و دوستي در بازي‌هاي سال ۱۹۶۲ و يا وحدت، پيشرفت و دوستي در سال ۱۹۹۰ در پكن و همچنين برابري آسيا در ۱۹۹۴ در ژاپن نشان مي‌دهد آسيايي‌ها همواره به صلح و دوستي و وحدت و پيشرفت اهميت ويژه‌هاي قائل شده اند.
در بازي‌هاي آسيايي سال ۲۰۰۰ در بوسان كره جنوبي دو كره تيم‌هاي ورزشي خود را دوشادوش يكديگر به ميدان فرستادند تا شعار وحدت ، صلح و دوستي را واقعيت ببخشند.
كشورهاي آسيايي اين بار نيز با فرستاده هيئت‌هاي بزرگ ورزشي به اين رقابت ها نشان دادند قاطعانه از چنين رقابت‌هايي حمايت مي‌كنند.
در شانزدهمين دوره بازي‌هاي آسيايي كه دوازدهم نوامبر در شهر گوانگجو چين برگزار مي‌شود، بيش از ۱۰ هزار ورزشكار از ۴۵ كشور و منطقه آسيا حضور دارند.
همچنين بيشتر از چهار هزار مقام ورزشي اين تيم‌ها را همراهي مي‌كنند و نزديك به ۱۰ هزار خبرنگار نيز براي پوشش رقابت‌ها به گوانگجو خواهند رفت.
در استان گوانگ دونگ در جنوب چين بيشتر از ۷۰ استاديوم و مكان ورزشي يا جديد ساخته شده و يا بازسازي شده است. باتلاش دولت محلي كيفيت هواي شهربهبود يافته و محيط زيست نيز تغييرات مطلوبي را شاهد بوده و از ۵۰ ميليون گلدان براي تزيين گوانگجو مركز استان استفاده شده است. نزديك به ۶۰۰ هزار نيروي داوطلب خدمات رساني به ورزشكاران و هيئت‌هاي ورزشي و تماشاگران را در رقابت‌ها برعهده دارند.
براي غني تر شدن بازي‌ها و حضور گسترده تر آسيايي‌ها، در اين دوره از رقابت‌ها ۱۴ رشته ورزشي غير المپيك مانند حركات موزون ورزشي و مسابقات قايق اژدها افزوده شده است.
بسياري از گروه‌هاي هنري وفرهنگي ازآسيا و حتي كشورهاي جهان براي اجراي برنامه‌هاي خود به بازي‌ها دعوت شده‌اند تا به گفته مسوولان ورزشي اين اقدام موجب تقويت ارتباطات فرهنگي آسيا با كشورهاي ديگر جهان شود.
روزنامه ورزش چين دراين‌باره مي‌نويسد: ورزش قدرت خلاق براي تغيير درجهان وحلال منازعات و درگيري هاست. ورزش است كه بر موانع زباني و جغرافيايي فائق مي‌آيد و وحدت و دوستي ملت‌هاي آسيا را تقويت مي‌كند.

استارت نهایی نیم فصل اول

تاریخ: 17 آبان 89
علیرضا خطیبی
مهم ترین اتفاق هفته چهاردهم رقم خوردن اولین شکست استقلال در خارج از خانه و پاره شدن نوار شکست ناپذیری این تیم از هفته دوم به این سمت بود. نواری که البته برای صمد مرفاوی و تیم قابل احترامش همچنان ادامه دارد و حالا یازده هفته ای از آخرین شکست آنها می گذرد. صدرنشین بدون آنکه خدشه ای به جایگاهش وارد شود پيروز شد، روی پله اول ماند و رفت تا جام قهرمانان آسیا را برای فوتبال ایران «نوبر» کند. استیل آذین و پیکان هم همچنان علاقه ای به جدا شدن از قعر جدول و پیروزی نشان ندادند. در هفته چهاردهم چه اتفاقاتی افتاد و لیگ برتری ها چه کردند؟ استارت نهايي براي كسب رتبه اي آبرومند در نيم فصل اول زده شده است؛
ذوب آهن
کم کم نزدیک بود به این نتیجه برسیم که شاگردان ابراهیم زاده لیگ را بی خیال شده و تمام هم و غم شان قهرمانی در آسیاست اما سه امتیاز بسیار شیرین مقابل تیم بحران زده پاس باعث شد تا مطمئن شویم آنها هنوز هم به صدر جدول لیگ برتر چشم دوخته اند. در این بازی هم ایگورکاسترو نقش ناجی را بازی کرد تا در دیداری که پاس هم موقعیت های زیادی روی دروازه ذوب آهن ایجاد کرده بود سبزپوشان اصفهانی به لطف تیزهوشی بازیکن برزیلی شان برنده جدال سبزپوشان باشند. آنها با یک امتیاز اختلاف با پرسپولیس حاشیه امنیت زیادی ندارند.
پرسپولیس
پرسپولیس پس از گذراندن یک دوره افت مجددا همان تیم قدرتمندی شده که حریفان را یکی پس از دیگری از پیش رو برمی دارد. در روزهایی که حبیب کاشانی کم کم از کادر فنی انتخابيش نا امید شده و خود را برای مذاکره با گزینه های جدید آماده می کرد علی دایی یک بار دیگر بازگشتی غرو رآفرین داشت و نشان داد که نا امید شدن از او بزرگترین اشتباه ممکن است. پس از حل شدن مشکل گل خوردن های این تیم در دقایق پایانی و روشن شدن موتور گلزنی آرفی در حال حاضر تنها مشکل دایی وطرفداران پرسپولیس حسرت شکست در داربی است. آیا دایی تا بازی انتقامي روی نیمکت حضور خواهد داشت؟ آنها طي سه هفته اخير صاحب 9 امتياز و تفاضل گل 6 شده اند.
استقلال
پرویز مظلومی حتی پیش از بازی هم چشم به سه امتیاز بازی در آبادان نداشت و فقط یک امتیاز می توانست او را راضی و خوشحال از شهرش بازگرداند. شاید همین تفکر هم بود که باعث شد استقلال با یک باخت تلخ زمین را ترک کند. البته در این باخت نباید از نقش فرهاد مجیدی که در آبادان یک «آرش برهانی» تمام و عیار بود گذشت. مجتبی جباری باز هم مصدوم شد تا مظلومی یکی از تلخ ترین سفرهایش به آبادان را تجربه کند. نگاهی به جدول رده بندی و اختلاف سه امتیازی با پرسپولیس نمی تواند چندان برای هواداران آبی كه هنوز مزه برد داربي زير زبان شان است، خوشایند باشد.
مس
شاید باورش کمی سخت باشد اما رده چهارم لیگ برتر در تسخیر تیمی است که سه هفته ابتدایی لیگ را با باخت شروع کرد و از سرمربیش به عنوان اولین مربی برکنارشده لیگ نام می بردند. در حال حاضر نه تنها صمد مرفاوی برکنار نشده بلکه با رکورد 11 هفته بدون باخت با اقتدار به کارش ادامه می دهد و به صدر جدول نزدیک و نزدیک تر می شود. پیروزی 4 بر 2 مقابل سایپا که روزهای بسیار خوبی را می گذراند آن هم در کرج اقتدار نارنجی پوشان كرماني را بیش از پیش به رخ حریفان کشید. فراموش نکنید که در این بازی هیچ کدام از چهار گل را ادینهو به ثمر نرساند تا عده ای دیگر نتوانند ادعا کنند که کل تیم مس ادینیو است.
صنعت نفت
برای ایمان آوردن به این تیم نیازی به پیروزیش مقابل استقلال تهران نبود. صنعت نفت از ابتدای لیگ یکی از تیم هایی بوده که همه را مجبور کرده با دیده احترام به آنها بنگريم. چه آن روزهایی که بازیکنان این تیم خسته از ماراتن لیگ یک بدون کوچکترین استراحتی خود را در آوردگاهی بزرگتر دیدند و حریفان را یکی پس از دیگری از پیش رو برداشتند و چه امروز که شاگردان پرویز مظلومی را به تسلیم واداشتند. کاش اقتدار این تیم در پشت عکس های چاقوکشی معدودی از هواداران آبادانی مخفی نمی ماند و کمی هم به برندگی بازیکنان نفت در زمین مسابقه اشاره می شد.
تراکتورسازی
یکی از اتفاقات جالب تراکتورسازي در این فصل ستاره ای است به نام علیزاده. البته علیزاده پیش از این هم در تیم هایی مانند فجر و استقلال نقش ستاره را به عهده داشته اما این بار پاهای اوست که شگفتی می آفرینند و نه دست هایش. به نظر می رسد فراز کمالوند اولین مربی ای است که تصمیم گرفته استعدادهای بالقوه علیزاده را بالفعل کند تا هم او طعم گلزنی با «پا» را بچشد و هم کمالوند بعد از پیروزی هایش با گلزنی علیزاده به ارائه فوتبال دستی متهم نشود. آنها تیم پیکان را در تبریز شکست دادند تا با سه امتیاز شیرین در رده هفتم جای بگیرند.
راه آهن
با نتایجی که در این چند هفته راه آهن به دست آورده نمی دانیم باید به رسول کربکندی شک کنیم یا به مهدی تارتار یا به خودمان! اگرچه پیروزی بر استیل آذین به هیچ عنوان کار سختی نیست اما نتایجی که راه آهن با سرمربی گری تارتار بدست آورده باعث می شود تا شکست استیل آذین و کامل شدن شگفتی آفرینی های این تیم لایق تحسین باشد. امتیازات این تیم در این چند هفته، اول از همه به جیب راه آهن واریز شده و این تیم را از انتهای جدول به پله هشتم کشاند و بعد از آن به جیب حسن رودباریان رفت و او مجددا پیراهن تیم ملی را بر تن کرد. در ادامه راه دو اتفاق می تواند برای راه آهن بیفتد یا شوکی که تارتار به این تیم وارد کرده فروکش کند و راه آهن همان تیم سابق شود و یا انصاری فرد هوس شوک دادن کرده و تارتار را برکنار کند.
ملوان
در کمال سکوت و بدون کوچکترین سر و صدایی به کارش ادامه می دهد. بعد از جدایی احمدزاده و به پایان رسیدن درگیری های کادر فنی و حاشیه های مربوط به این مربی دیگر کمتر خبری از ملوان شنیده می شود. ملوان با پیروزی ارزشمند مقابل فولاد خوزستان با 5 برد 4 باخت و 5 تساوی دقیقا در میانه جدول جای گرفته است. پیش بینی عملکرد این تیم در ادامه راه کار بسیار مشکلی است چون آنها با تلورانس وحشتناکی در نتیجه گیری شان روبرو هستند. فقط می توان این را گفت که تا چندین هفته از غم جنگیدن برای بقا دور هستند و این امتیاز کمی برای قوهای سپید انزلی نیست.
فولاد
اگر تورنمنتی با حضور فولاد و تیم های استقلال و پرسپولیس برگزار شود شک نکنید که فولاد قهرمان خواهد شد اما این تیم در مصاف با تیم های دیگر گاهی واقعا نا امیدکننده ظاهر می شود. البته این را فراموش نکنید که با فرا رسیدن فصل بارندگی امتیاز گرفتن در زمین انزلی کار هر کسی نیست و حتی کامپیوتر جلالی هم در آن زمین هنگ می کند. این تیم هدفی به جز حضور در میانه جدول ندارد و تا این جای کار که توانسته به این هدف دست پیدا کند. فولادی ها ثابت کردند که چندان جنبه رسیدن به رتبه های بالای جدول و شگفتی آفرینی را ندارند.
پاس
پیش از شروع لیگ با توجه به وضعیت پاس خیلی ها پیش بینی می کردند که این تیم یکی از تیم های سقوط کننده به لیگ یک خواهد بود اما مدیرروستا و شاگردانش لیگ را بسیار خوب شروع کردند تا آن خیلی ها برای مدتی حرفشان را پس بگیرند. این طور که به نظر می رسد شوک های مدیرروستا همیشه تنها برای چند هفته کاربرد دارد و بعد از آن تیم هایش وارد بحران می شوند. اگرچه پاس مقابل ذوب آهن بازی قابل قبولی به نمایش گذاشت و چندین موقعیت داشت اما این تیم کم کم در آستانه حضور در منطقه قرمز جدول لیگ برتر است.
سایپا
باز هم سایپا، بازهم محمد مایلی کهن و باز هم تلورانس. گویی شاگردان مایلی کهن قصد ندارند یک فصل بدون افت و خیز را پشت سر بگذارند. بعد از این که جوانان سایپا در ترکیب تیم جا افتاده و مهاجمان این تیم طلسم گل نزدن هایشان شکست، پیش بینی می شد که کشتی این تیم به مسیر خود ادامه دهد و منتظر بودیم تا مایلی کهن با جوانانش شگفتی ای در حد شگفتی تیم ملی در جام ملت هاي 96 امارات بیافریند اما بازی این تیم مقابل مس و نتیجه بدست آمده و همچنین رتبه نارنجی پوشان در جدول پیش بینی ها را برهم زد. به نظر شما شکیبایی مدیران سایپا تا به کجا ادامه دارد؟ خود مايلي كهن كه گفته دست مديران باز است تا او را براي حضور يك تفكر جديد! از كار بركنار كنند.
شاهین
انتظار برای بهبود این تیم فایده ندارد. چهارده هفته از مسابقات لیگ برتر گذشت و هواداران بوشهری منتظر هستند تا تیم شان از دست انداز لیگ گذشته و وارد سرازیری شود اما هنوز این اتفاق نیفتاده و دور نمای امیدوار کننده ای هم پیش رو قرار ندارد. اگرچه از ابتدای فصل هم کسی از شاهین انتظار نداشت که میان بالا نشینان جدول بدرخشد اما مطمئنا رده چهاردهم هم آن چیزی نبود که جنوبی ها انتظارش را می کشیدند. آنها در خانه به تیم به شدت بحران زده شهرداری تبریز هم نه نگفتند و دو امتیاز را به آنها تقدیم کردند تا پنجمین تساوی فصل را تجربه کنند.
نفت تهران
نفت به دلیل حضور حسین فرکی که سال ها روي نیمکت تیم ملی صندلي نفر دوم را اشغال کرده یکی از تیم هایی بود که نگاه های زیادی را به خود جلب کرده بود. این تیم هم مانند بسیاری از انتهای جدولی ها شروع خوبی در لیگ برتر داشت اما با هماهنگ تر شدن تیم ها نتوانست نتایج خوبی به دست بیاورد. البته نفت در بازی های قبلی اش خیلی سرسخت تر از این نشان داده بود که بخواهد سه گل مقابل پرسپولیس دریافت کند اما این اتفاق افتاد و نفت را به رده پانزدهم فرستاد. نفت با 8 تساوی رکورددار تساوی در لیگ برتر است.
استیل آذین
رده شانزدهم جدول و تیم کهکشانی؟ تنها تغییری که بعد از رفتن تومباکوویچ در استیل به وجود آمده این است که دیگر هر چند هفته یک بار خبری از بردن و مساوی و این کارهای متجددانه و قرتي بازيها نیست. اوضاع به قدری در تیم کهکشانی ها بغرنج است که هر برگه ای مقابل حسین هدایتی بگذارید امضا می کند از استعفای امیر مهریزی گرفته تا آمدن علی پروین با عنوان پر طمطراق ریاست سازمان فوتبال که قرار است بازیکنان را شلاق بزند تا شاید تیم تکانی بخورد. دوئل علی کریمی و علی پروین یادآور ضرب المثل قدیمی دو پادشاه در یک اقلیم است.
شهرداری تبریز
حمید درخشان توانسته روند تیم دوم تبریز را از پشت سر هم باختن به پشت سر هم مساوی کردن تغییر دهد اما مشخص نیست آیا این تغییر فاز به پشت سر هم بردن هم می رسد یا نه؟ حمید درخشان که وعده نیم فصل دوم را داده. کماکان در این تیم همه اتفاقات حول میثم بائو، سعید دقیقی و علی کریمی می گذرد و گویا بقیه به آکسسوار صحنه شباهت دارند. تساوی مقابل شاهین دومین امتیاز درخشان پس از متوقف کردن ذوب آهن در تبریز بود.
پیکان
برد هفته قبل مقابل صنعت نفت آبادان بلافاصله با شکست در تبریز همراه شد تا ثابت شود با یک گل خبری از بهار در تیم پیکان نخواهد بود. آنها خیلی زود به گل رسیدند اما سریع تر از آن هم برتری را با تساوی و تساوی را با شکست عوض کردند. پیکان تا اطلاع ثانوی گزینه اول و آخر سقوط است و ادامه این روند نشان می دهد که این اطلاع ثانوی تا پایان لیگ تمدید خواهد شد.

برگزاری مسابقات انتخابی تیم ملی فوتبال دستی در اصفهان

تاریخ: 10آبان 89
فوتبال ایرانی :مسابقات انتخابی تیم ملی فوتبال دستی ایران، جمعه هفتم آبانماه در خانه فوتبال دستی سپاهان برگزار شد و رضا شهرستانی از گیلان به عنوان نخست رسید. این مسابقات با رقابت 22 فوتبال دستی باز چیره دست کشور همراه بود. از اصفهان عمار عزیزی به مقام دوم رسید و حسن اخروی از تهران هم سوم شد.مسابقات یاد شده برای شناخت نفرات تیم ملی به منظور حضور در جام جهانی فوتبال دستی ترتیب داده شده بود که قرار است از شانزدهم دی ماه در نانت فرانسه برگزار شود.در مسابقات پیشین انتخابی تیم ملی در تهران، چهار نفر برای حضور به اردوی تیم ملی دعوت شدند که سه بازیکن انتخاب شده در اصفهان نیز به جمع آن ها اضافه می شوند.فوتبال دستی از رشته های دوازده گانه تحت فدراسیون نو بنیاد انجمن های ورزشی کشور است. در اصفهان نیز هیئت انجمن های ورزشی استان در هفته های اخیر توانسته رخدادهای با اهمیتی از جمله مسابقات قهرمانی کشور آلیش بانوان و نیز انتخابی فوتبال دستی تیم ملی را برگزار کند.

برد بالانشین ها

تاریخ: 10 آبان 89
فوتبال ایرانی : پیروزی تیم های بالانشین و شکست تمامی تیم های نیمه پایینی جدول ره آورد هفته ششم لیگ برتر آسیا ویژن اصفهان بود اما نکته قابل توجه، آسیب دیدگی های سخت بازیکنان در دو هفته گذشته است که از سوی کارشناسان نشانی از ضعف داوری تلقی می شود.
فرشید الهی، مهاجم نیروگاه در هفته گذشته با پارگی ابرو ناشی از ضربه سخت سر حریف راهی بیمارستان شد و صورتش 12 بخیه خورد و در هفته ششم نیز از جمله سیاوش محمدی هافبک وسط انتظام در پی ضربه کف پای شدید بازیکن مقابلش، با پارگی داخلی ماهیچه جلوی ران پا مواجه شده حال آنکه داور حتی اعلام خطا نیز نکرده است. این مسائل زنگ خطر را برای افتادن لیگ به ورطه خشونت به صدا درآورده و نظارت سخت برتر داوری ها را به امری اجتناب ناپذیر بدل کرده است که باید بسیار جدی گرفته شود. گذشته از ضعف داوری که در بسیاری از بازی ها مشهود به نظر می رسد، تلاش تیم ها برای بدست جایگاهی بهتر در جدول هم قابل توجه است.در هفته گذشته اکثر تیم های پایین جدولی در برابر رقبای بالانشین خود بازی هایی تدافعی را به نمایش گذاشتند و نتایجی به نسبت نزدیک رقم خورد. زرین سپاهان دیزیچه، تیم انتهای جدولی در برابر تیم آماده انتظام، مقاومت قابل قبولی ارائه داد اما در نهایت با دو گل شکست خورد. گل های انتظام را ابوالفضل چوپانی و خداپرست به ثمر رساندند. همچنین مجید اسماعیل زاده که با حرکات سریع و تکنیکی پا به توپش چندین بار خط دفاع زرین سپاهان را به هم ریخت اما موفق به گلزنی نشد.
نیروگاه تیم دوم جدول نیز توانست با نتیجه چهار بر یک از سد توانای ابریشم عبور کند. توانا هم در این دیدار مقاومت قابل توجهی داشت و اگر عباس حسن پور نبود شاید توانا می توانست با امتیاز از زمین کوچک نیروگاه به ابریشم باز گردد.
نیمه نخست این دیدار با تساوی یک به یک به پایان رسید و گل های این نیمه از روی دو ضربه شروع مجدد به دست آمد. گل نیروگاه را جلال برزکار با ضربه سر از روی ارسال اسماعیل شاهقلیان و گل توانا را در وقت های تلف شده این نیمه، مهدی اکبری به همان شیوه از روی ارسال روح ا... محمدی به ثمر رساند. در یک ربع آخر بازی نیز نیروگاه توسط سعید عباسی، ابراهیم شاهقلیان و فرشاد عبدی به سه گل و ثبت یک پیروزی قاطع دیگر رسید.
اما پر گل ترین بازی هفته بار دیگر در زمین خمینی شهر رقم خورد جایی که سپاهان این شهر توانست شش بر سه بر زنده رود فلاورجان، قهرمان لیگ یک استان در فصل پیش غلبه کند. گل های سپاهانی ها را فرهاد بهادرانی، روح ا... قنبری (2 گل)، احسان عسگری، جواد نیکبخت (از روی نقطه پنالتی) و علی شاهزمانی به ثمر رساندند. برای زنده رودی ها نیز فرهاد سعیدی، امید شاه نظری و میلاد بان گلزنی کردند. نیمه نخست این دیدار سه به دو به پایان رسیده بود.
در گلپایگان، فجر این شهر با یک گل از سد عقاب ابریشم گذشت. برای گلپایگانی ها روح ا... زمانی گلزنی کرد و تمام تلاش های عقاب برای رسیدن به دروازه میزبان با بد شانسی از دست رفت. ضد حملات فجر نیز البته کاملاً زهردار بود.
کوثر رهنان هم در خانه دو بر یک به شهرداری دیزیچه پیروز شد. احمدرضا شریفی، مربی رهنان برغم آسیب دیدگی علی یاری اما برای ساماندهی خط هافبکش به ناچار از وی استفاده کرد و یکی از گل های سبزپوشان رهنان را نیز این هافبک بازی ساز به ثمر رساند. شهرداری دیزیچه که ابتدای بازی از روی نقطه پنالتی توسط جهانگیر جباری به گل رسیده بود تا انتهای کار بازی بسته ای را ارائه داد، اما در عین حال حملات فراوانی را نیز روی دروازه رهنان تدارک دید.به غیر از یاری، اسماعیلی، محمد شریفی و علی حلاجی هم در این دیدار چهره های موفقی از خود نشان دادند بازی ای که البته یک مهمانی ویژه نیز به نام عباس سیمکانی بازیکن موفق دهه 60 و 70 اصفهان داشت.دیزیچه در هفته جاری شاهد دیدار دو تیم همشهری شهرداری و زرین سپاهان خواهد بود که نخستین داربی این شهر کوچک در لیگ استان پس از حدود 10 سال تلقی می شود.در زمین ناهموار زرین شهر هم پاس این شهر در برابر تیم بتازگی اوج گرفته یاران آتشگاه با دو گل زانو زد. بازی ای که نسبتاً متعادل بود اما یارانی ها از فرصت های خود بهره بیشتری بردند. داوود رضایی و کمال جزینی در این دیدار برای یاران گل زدند و ایمان امیریان نیز درون دروازه یاران همچون هفته گذشته درخشید.

یک نقره؛ ره آورد کاراته ایران از جهانی صربستان

تاریخ: 10 آبان 89
علی شاهزیدی
در بیستمین قهرمانی جهانی کاراته با حضور 876 كاراته كار از 88 كشور جهان در بلگراد جريان دارد در وزن 67- كيلوگرم كوميته انفرادي حامد زيگساري به عنوان نایب قهرمانی رسيد و تيم كاتاي برادران باتواني در عنوان چهارمی بسنده کردند.
حامد زيگساري كه 21 سال دارد و به دليل نخستین حضور، تقريباً براي حريفان خود در عرصه جهاني بزرگسالان ناشناس بود توانست با اعتماد به نفس مثال‌زدني از پس همه حريفان خود برآمده و گام به دور آخر اين مسابقات بگذارد. او در دور اول به مصاف نماينده بلژيك رفت و با نتيجه 2 بر يك به برتري رسيد. وي در ادامه مقابل نماينده اوكراين در وقت قانوني به تساوي رسيد و بعد از اينكه در وقت اضافي نيز دو كاراته كا مساوي شدند. اين حامد زيگساري بود كه با راي داوران با نتيجه سه بر يك برنده اعلام شد و گام به دور سوم گذاشت. وی در اين مرحله نماينده مجارستان كه نايب قهرماني جهان را در كارنامه دارد را با نتيجه سه بر يك شكست داد و به دنبال آن كاراته كای آفريقاي جنوبي را هفت بر صفر مغلوب كرد و به دور نيمه نهايي رسيد.
شاگرد مسعود رهنما در اين دور در مصاف با نماينده مصر در وقت قانوني و اضافه به تساوي رسيد و در نهايت با راي داور و با نتيجه 3 بر يك به پيروزي رسيد و فيناليست شد. زيگساري اما در دیدار فینال مغلوب دیمیتریوس تریانتافیلیس نماینده یونان شد و به نشان نقره دست یافت. برادران باتواني در آستانه ثبت اولين ركورد
تيم كاتاي ملی ایران متشکل از برادران باتوانی به عنوان پنجمی مسابقات جهانی صربستان دست یافتند و بر این اساس در رسیدن به نخستین مدال تاریخ کاتای تیمی ملی ایران ناکام شدند. این سه برادر زرین شهری در آخرین گام در برابر پرو پنج بر صفرشکست خوردند و مدال برنز را از دست دادند.
در رقابت هاي كاتاي تيمي صربستان كه با حضور 25 تيم برگزار شد، ایتالیا قهرمان و ژاپن نایب قهرمان شد و اسپانیا و پرو مشترکا سوم شدند.
برادران باتواني در دور اول استراحت داشتند و سپس توانستند مراكش را با نتيجه 5 بر صفر شكست دهند. مراكش با نتيجه 3 بر 2 از سد آلمان گذشته بود.
آنها در ادامه مقابل تيم قدرتمند ژاپن با نتيجه 4 بر يك شكست خوردند و با راهيابي اين تيم به فينال به جدول بازنده ها رفتند. در اين گروه تيم ايران با نتيجه 4 بر يك از سد مونته نگرو گذشت و بين 8 تيم برتر جهان قرار گرفت.
ايران براي كسب مدال برنز بايد به مصاف پرو برود كه سال 1988 سوم جهان شده است و از تيم هاي صاحب نام كاتاي جهان به شمار مي رود. تيم ايران در سال 2000 مونيخ آلمان نيز به سرمربيگري رضا رشيدنيا جزو 8 تيم برتر جهان قرار گرفته بود. (البته در آن زمان برندگان با امتياز مشخص مي شدند و اكنون با پرچم)
شكست روحاني در عين ناباوري
حسين روحاني كه 4 مدال جهاني را در كارنامه خود دارد در همان دور اول درحالي‌كه شروع بسيار خوبي داشت و توانست يك امتياز از حريف خود بگيرد، با نتيجه 3 بر 2 مقابل نماينده كشور ميزبان تن به شكست داد. در ادامه حريف صرب روحاني مقابل نماينده مجارستان شكست خورد تا روحاني بدون مدال بماند. اين نماينده صربستان عناوين درخوري نداشت.
روز اول و ناكامي كامل
شايد فقط ابراهيم حسن بيگي بود كه در روز اول مسابقات جهاني توانست برغم جواني نمره قابل قبولي را كسب كند.
كار اشرفي در دور اول يكسره شد
در بخش كاتاي انفرادي محسن اشرفي در دور اول به مصاف نماينده انگليس رفت و با نتيجه 3 بر 2 تن به شكست داد. در ادامه حريف انگليسي با نتايج مشابه 4 بر يك از سد نمايندگان فنلاند و اندونزي گذشت؛ اما با همين نتيجه مقابل كاتاروي مصر شكست خورد تا از راهيابي به فينال بازماند. با شكست كاراته كای انگليس اشرفي نيز شانس راهيابي به جدول بازنده ها را نيز از دست داد.
حسن بيگي با 2 برد و 2 باخت وداع كرد
ابراهيم حسن بيگي كه فقط 20 سال سن دارد و براي نخستين بار است حضور در عرصه جهاني را تجربه مي كند در دور اول استراحت داشت و در مرحله دوم به مصاف نماينده هندوستان رفت و با نتيجه 7 بر صفر به برتري رسيد. او در دور سوم نيز حريف چيني را 2 بر صفر شكست داد؛ اما در مرحله بعد مقابل حريفي از ايتاليا شكست خورد.
با صعود نماينده ايتاليا به فينال حسن بيگي به جدول بازنده ها رفت اما در آنجا به نماينده سوئيس باخت و از گردونه رقابت ها كنار رفت.
كوله بار تجربه به داد جودت نرسيد
نادر جودت كه براي چندمين بار است حضور در عرصه جهاني را تجربه مي كند در وزن 84- كيلوگرم در دور اول با نتيجه 2 بر صفر مقابل حريفي از كانادا در وقت اضافه برنده شد و در دور دوم به مصاف نماينده صربستان رفت. در اين ديدار حريف صرب كه در دور اول با اقتدار و نتيجه 8 بر صفر از سد نماينده آذربايجان گذشته بود با نتيجه 2 بر يك به برتري دست يافت. كاراته كای صربستان در سومين مبارزه خود نماينده ايتاليا را يك بر صفر شكست داد و در ادامه از سد نمايندگان ژاپن و روسيه گذشت و فيناليست شد.
با راهيابي نماينده صربستان به فينال جودت به جدول بازنده ها رفت و در آنجا مي بايست به ترتيب به مصاف نمايندگان آذربايجان، ايتاليا، ژاپن و روسيه برود و با غلبه بر همگي آنها مدال برنز بگيرد؛ اما در دور اول از سد آذربايجان گذشت و در دومين ديدار به ايتاليا باخت و حذف شد. در این وزن اسلوبودان بیته ویچ صرب قهرمان جهان شد.
تركزاد باتجربه به جدول بازنده ها نرسيد
اسماعيل تركزاد كه در مسابقات فنلاند به مدال برنز رسيد و تجربه مبارزه در ميدان جهاني را به كرات دارد در نخستین مسابقه خود در 84+ مقابل مارگاريتو پلاس يوناني قرار گرفت و با نتيجه 2 بر يك شكست خورد و شانس راهيابي به فينال را از دست داد. در ادامه حريف تركزاد با راي داور مقابل نماينده آذربايجاني باخت و كاراته كار صربستان توانست بر اين كاراته كای آذربايجان با نتيجه 5 بر صفر غلبه كند تا نماينده ايران حتي شانس رسيدن به جدول بازنده ها را نيز نداشته باشد. در اين وزن نمايندگان مصر و صربستان فيناليست شدند و در نهایت دژان اومیسویچ صرب قهرمان شد.

قدرت فاكتور V

تاریخ: 10 آبان 89
فیل بال
چرا برخي تيم‌ ها با از دست دادن بهترين بازيكنان خود پيشرفت مي‌ كنند؟ در اين مورد خيلي فكر كردم و شايد بهترين جواب فاكتور «V» باشد. اگر دقت كنيد تيم‌ هايي كه نام آنها با حرف «V» آغاز مي ‌شود در لا ليگاي امسال بسيار موفق عمل كردند، منظورم والنسيا و ويارئال است. اين فاكتور بسيار مهم مي‌ تواند عامل موفقيت اين تيم‌ ها باشد. البته اميدوارم گزارش مرا خرافاتي‌ هاي ايرلند شمالي و محله جنوبي مادريد مطالعه كنند.اين تيم‌ ها در فصل نقل و انتقالات زمستاني دستخوش تغييراتي فراواني شدند اما بعيد به نظر مي‌ رسد فاكتوري مهم‌تر از «V» در راستاي موفقيت ‌آنها وجود داشته باشد. گفتم زمستان و به ياد سرماي جنوب باواريا افتادم. براي حضور در يك كنفرانس آموزشي به منطقه جنوبي شهر بايرن آلمان رفته بودم اما اين مسئله باعث نشد كه از دنياي فوتبال فاصله بگيرم. در اين مدت بازي والنسيا و منچستريونايتد را تماشا كردم و در مورد سالگرد ورود صنعت چاپ به بيلبائو مقاله بلند بالايي نوشتم. من هنوز هم نتوانستم تكليف خود را با تركيب باسك، اسپانيا، لهجه باسكي به انگليسي و اينكه چرا باسك بايد از اسپانيا جدا شود، روشن كنم. براي يك انگليسي نوشتن از خاك اسپانيا با نام باسك كار آساني نيست.بار ديگر به فاكتور «V» برمي‌گردم و البته به طور خاص نام والنسيا. اين تيم در ليگ قهرمانان اروپا حضور دارد و اين مسئله از لحاظ اقتصادي به شدت به سود اين باشگاه تمام مي‌شود. اينكه والنسيا داويدهاي خود را (ويا و سيلوا) به فروش رساند از ديد من هرگز نشانه جاه ‌طلبي نيست و پس از اين اتفاق اطمينان پيدا كردم كه والنسيا يك تيم است و به اسامي خاص خود متكي نبوده و نيست. اوناي امري مربي جوان والنسيا كار بسيار بزرگي انجام داده و در حالي كه بهترين بازيكنانش را از دست داده، همچنان در صدر جدول لاليگا ايستاده است. فراموش نكنيم كه والنسيا دو خريد بسيار مهم داشت. اولي آدوريس و دومي سولدادو. والنسيا این هفته به بارسلونا سفر مي‌كند و قرار است در نيوكمپ مقابل تيمي قرار گيرد كه مدتي است اصلا اوضاع خوبي ندارد. بارسلونا برابر روبين كازان متوقف شد و در بازي برابر رئال مايوركا نيز به رغم حضور مسي مصدوم راه به جايي نبرد. شايد بهتر باشد از اصطلاح ميني ‌بحران براي وضعيت كنوني بارسلونا استفاده كنيم. در تيم والنسيا ستارگاني چون داويد آلبلدا، داويد ناوارو، روبرتو آيالا، كارلوس مارچنا و روبن باراخا حضور دارند. اينها را به خوآكين، سولدادو، ‌نگردو و پورتيو اضافه كنيد تا حسابي در مورد ناكامي بارسلونا در هفته آينده اميدوار باشيد. بارسا محكوم به پيروزي برابر والنسيا است تا اوضاع بهتري در جدول پيدا كند.اشاره‌اي هم داشته باشم به مايكل لادروپ هم تيمي سابق گوارديولا كه در سال 1991 فولكس واگن خود را به او فروخته بود تا ديگر با فورد تالبوت قديمي خود سر تمرين نيايد. لادروپ درس بزرگي به گوارديولا داد و با تيم نه چندان نام آشناي خود (رئال مايوركا) در نيوكمپ بارسلونا را متوقف كرد. به ديگر تيم موفق جدول اشاره مي‌كنم. تيمي كه با فاكتور «V»، خود را به بالاي جدول رسانده است. ويارئال در اولين بازي خود در اين فصل برابر رئال سوسيه‌داد شكست خورد اما پنج بازي بعدي خود را با اقتدار پشت سر گذاشت و به پيروزي رسيد. در اين تيم بازيكنان بزرگي مثل سانتي كاسورلا و مهاجم برزيلي، نيلمار حضور دارند. از طرفي نمي‌شود به روسي ايتاليايي نيز اشاره نكرد. اين تيم هفته آينده مقابل هركول‌هاي والنسيا قرار مي‌گيرد. اركولس تيم كوچكي نيست و مي‌تواند ماجراي فاكتور «V» را نقض كند.
به سراغ رئال مادريد برويم. تيمي كه در پنج هفته پنج گل زد اما ناگهان در هفته ششم با شش گل زده لاليگا را به هم ريخت. همسايه اين تيم يعني اتلتيكو با نتيجه سه بر يك برابر سويا شكست خورد و اين خوشحالي مضاعفي بود براي سلطنت ‌طلبان مادريدی. خوزه مورينيو سرمربي رئال مادريد اصرار عجيبي دارد تا ثابت كند فاكتور CR7 (كريستيانو رونالدو) دست‌ نيافتني و معجزه ‌گر است. اي كاش نام رونالدو هم با حرف «V» آغاز مي‌شد تا مورينيو نيز به هدف خود برسد.
نوبت مي‌رسد به پيش‌بيني‌ هاي آخر گزارش من كه معمولا درست از آب در مي‌آيد. يكي اينكه مورينيو به زودي رزومه (سابقه كاري) خود را به دفتر مكاتبات منچستر سيتي ارسال مي‌كند. او حساب بانكي خود را به يكي از بانك ‌هاي سوئيس منتقل خواهد كرد تا مالك عرب منچستر سيتي براي ريختن دستمزد اوليه خوزه مشكل زيادي نداشته باشد. راستي تا يادم نرفته اشاره‌اي به بخشي ديگري از ميني ‌بحران مذكور داشته باشم. آنجا كه باشگاه منچسترسيتي انگليس قصد دارد با پيشنهاد وسوسه ‌انگيز جرارد پيكه مدافع بارسلونا را به عنوان هديه كريسمس به مالك عرب خود تقديم كند. از ديگر پيش‌بيني ‌هاي انتهايي اين گزارش اينكه فلورنتينو پرس پس از آگاهي از اين خبر تكان‌دهنده وكيل اول باشگاه رئال مادريد را مسئول مذاكره با اوناي امري مربي والنسيا مي‌كند. البته بايد عجله كند چرا كه ممكن است فدراسيون فوتبال اسپانيا امري را به عنوان جانشين دل‌بوسكه در نظر بگيرد. اي كاش تيم ملي همين دل‌بوسكه را حفظ كند چرا كه اول اسمش (ويسنته) با همان فاكتور بسيار موثر «V» آغاز مي‌شود.
منبع : ساکرنت

ستارگان فراری عصر فرگی

تاریخ: 10 آبان 89
رابین هکت
وین رونی سرانجام با فرگی آشتی و قراردادش را تا 5 سال دیگر با منچستریونایتد تمدید کرد( البته در قرارداد او بندی وجود دارد که رونی در پایان هر فصل می تواند با داشتن پیشنهادی 30 میلیون پوندی اولدترافورد و منچستر را ترک کند) اما تجربه نشان می دهد طی بیش از ربع قرن حضور سرالکس فرگوسن در اولدترافورد ماندن در منچستر یونایتد برای یک ستاره یاغی الزاما به معنای عاقبت به خیر شدن نیست و در طرف مقابل بوده اند ستاره هایی که پس از جدایی از یونایتد به اوج شکوفایی شان رسیدند، هر چند تعداد دسته دوم از اولی ها کمتر است. اگر رونی هم به دنبال رونالدو راه خروج از کمپ کارینگتون، خانه یونایتد ها در تمرینات طول هفته را در پیش می گرفت بیم آن می رفت که تیم فرگوسن که شامل چهره هایی سالخورده در کنار جوانانی تازه وارد است تعادل خود را از دست بدهد و به همان سرنوشتی دچار شود که لیورپول به آن دچار شد، به همین دلیل جلب تمایل رونی برای تمدید قرارداد با شیاطین، برای پیرمرد یک پیروزی مهم در تنازع بقای صدرنشینی لیگ برتر محسوب می شود اما او در این راه شکست های بزرگی را هم متحمل شده است. در این سیاهه می شد حتی به امثال لی شارپ و گابریل هاینتزه و لورن بلان و فیلیپ نویل و نیکی بات هم اشاره کرد.
پل اینس/ 1995
بعد از ورود بحث برانگیزش از وستهام در 1989، او تبدیل به یکی از بازیکنان یونایتد می شد که حالا دوران اقتدار طولانیش در لیگ برتر را آغاز می کرد اما هافبک نخبه شیاطین مدام دست به گریبان برخوردهای شخصی و شیطنت های انفرادی بود به طوری که لقب مشهور «گاو نر»، مخفف کلمه گاو نر به معنای حاکم و در اصطلاح به معنای عقل کل که معمولا به ورزشکاران یاغی اطلاق می شد، به خواست خود پل اینس بر او نهاده شد. در یک مستند تلویزیونی در سال 1998 فرگوسن مقابل دوربین با لفظ نسبتا غیر محترمانه «دوران بزرگ چارلی لعنتی» از سال های حضور اینس در یونایتد یاد کرد:«من از رفتار پل در حوالی رختکن اذیت می شدم، او یک عنوان احمقانه به خودش ضمیمه کرده بود و می گفت من را اینس صدا نزنید، من را گاو نر حاکم صدا کنید ولی این عنوان جلوه خیلی خوبی نداشت. پل به سن پختگی رسیده بود و این لقب بی معنی گاو نر را باید در جعبه اسباب بازی های دوران کودکیش حبس می کرد اما در عوض آن را با خود یدک می کشید و این به طور کامل در به حاشیه رفتنش موثر بود.» این جملات را فرگی چند سال پس از جدایی اینس در کتاب زندگینامه معروفش «زندگی مربیگری من» نوشت. در حالی که فرگوسن اصرار داشت که اینس تحت هیچ شرایطی نباید فروخته شود اما در نهایت اجازه داد ستاره اش از تیم جدا شود چرا که اعتقاد داشت اینس از مدت ها پیش با فرستادن نماینده هایش پیش ماسیمو موراتی رئیس اینتر، این جدایی دردسر آفرین را برنامه ریزی کرده بود :«من واقعا آماده این اتفاق نبودم؛ از آمریکا با پل تماس گرفتم و گفتم اگر می خواهی بروی برو و اگر هم می خواهی بمانی بمان. من انصافا فکر می کردم او نمی رود و به او گفتم خودش را جمع و جور کند. ریسک بزرگی بود که بگذارم بازیکنی مثل او برود اما او درباره این جدایی خیلی چیزها را خودش به عهده گرفت.»
مارک هیوز/ 1995
هیوز، بزرگ ترین ستاره ولزی یونایتد پیش از گیگز بود که پیش از آخرین جداییش از یونایتد قبلا یک بار دیگر هم اولدترافورد را ترک کرده بود او در تابستان 1956 به بارسلونا فروخته شد که این کار باعث سقوط بزرگ منچستریونایتد در دوران راون آتکینسون شد در حالی که آنها در فصل 1986-1985 به مقام چهارم لیگ دسته اول رسیده بودند با رفتن هیوز فصل بعد را با تنها یک پیروزی در 9 مسابقه نخست آغاز کردند. آتکینسون فردای شکست چهار بر یک در جام لیگ مقابل ساوت همپتون اخراج شد در حالی که تیم در جایگاه نوزدهم جدول لیگ میخکوب شده بود. در ماه نوامبر فرگوسن، مربی جوان اسکاتلندی، جایگزین این مربی انگلیسی سرشناس شد و 4 ماه بعد یعنی تا پایان فصل شیاطین سرخ را تا جایگاه یازدهم جدول بالا کشید در حالی که در تمام این مدت مجبور بود نورمن وایتساید را که هافبک وسط بود در نقش مهاجم نوک به کار بگیرد. به همین خاطر برای پر کردن خلا میانه میدان به فکر باز گرداندن هیوز افتاد. در ماه مارس 1987 فرگوسن گفت اگر فقط او را پیش از پایان فصل داشتم، می توانست باعث رشد زیادی در مدت باقی مانده باشد. هیوز هم از رشد در نوکمپ نا امید شده بود و فصل بعد را به صورت قرضی در بایرن مونیخ گذراند و سرانجام در 1988 به اولدترافورد بازگشت. در دوران جدید او به یونایتد در کسب 2 عنوان لیگ، 2 جام اتحادیه، یک جام لیگ و یک جام برندگان جام اروپا کمک کرد اما از آنجا که در رقابتهای اروپایی او به عنوان یک بازیکن ولزی شناخته می شد و محدودی تهایی به عنوان یک سهمیه خارجی برای تیم فرگوسن ایجاد می کرد در 31 سالگی با مبلغ 1/5 میلیون پوند به چلسی فروخته شد، آن هم درست فردای فروش پل اینس به اینتر.
آندری کانچلسیکس/ 1995
پس از آنکه اینس به اینتر رفت و هیوز آهنگ چلسی کرد، فرگوسن و رئیس وقت باشگاه مارتین ادواردز اعلام کردند که فروش دیگری نخواهند داشت اما برخورد میان فرگی و کانچلسکیس ستاره روس تیم باعث شد این بال مستعد خیلی زودتر از موعد فراری شود. بازیکن روس درباره آن اتفاق گفت:« هر روز هواداران در خانه من را می زدند و می گفتند تو را به خدا بما.ن دل من با منچستر یونایتد است ولی به یک دلیل نمی توانم بمانم؛ مشکلات شخصی ما واقعا قابل چشم پوشی نیست.» اورتون ماه جولای همان سال سومین «آس» را هم از دست فرگوسن قاپید تا ظرف یک تابستان، باشکوه ترین تیم تاریخ لیگ برتر به خاک سیاه بنشیند. طوری که اتحادیه هواداران مستقل منچستر یونایتد در اطلاعیه ای رسمی اعلام کرد هواداران غمگینانه و با ناباوری شاهد تصمیمات جبران ناپذیر حاکمان باشگاه هستند اما فرگوسن در آستانه آغاز فصل 1996-1995 سیاست ارتقا به طبقه بالا را برای بازیکنان پایه اتخاذ کرد و در حالی که آلن هنسن، کارشناس مشهور فوتبال جزیره در اوایل فصل اخطار می داد که یونایتد با این بچه ها به جایی نمی رسد اما آن فصل فرگوسن با Fledling’s های جدیدش متشکل از برادران نویل و گیگزی و بات و بکام و اسکولز و به رهبری اریک کانتونای کبیر هم لیگ و هم جام اتحادیه را برد.
اریک کانتونا/ 1997
بدون شک او محبوب ترین ستاره آسمان عصر فرگی در یونایتد بود که از رقیب حیثیتی شیاطین، لیدزیونایتد، در سال 1992 راهی منچستر شد در حالی که فصل پیش از آن عامل تحول لیدز در قامت قهرمان جزیره آن هم در یک نیم فصل شده بود. منچستر با کانتونا در 5 فصل 4 بار قهرمان جزیره شد تا او تبدیل به یک چهره برجسته در فوتبال بریتانیا شود. در آوریل 1997 رهبران کلیسای بزرگ و اصلی شهر منچستر، نسبت به یک نقاشی ضد دینی در گالری هنر شهر که اریک بزرگ را در قامت مسیح مقدس تصویر کرده بود اعتراض کردند. ماه بعد پس از حذف یونایتد از نیمه نهایی لیگ قهرمانان توسط بورسیا دورتموند، کانتونای 30 ساله به فرگوسن اعلام کرد که نمی خواهد سال آخر قراردادش را در اولدترافورد بماند و مارتین ادواردز هم با پذیرش احمقانه این تصمیم ستاره فرانسوی، عملا پشت کانتونا را در مواجهه با سران کلیسا خالی کرد اما در فینال جام اتحادیه1996 ، او که پس از گل با واکنش عجیب هواداران مواجه شده بود گفت که می خواهم 2 سال دیگر در اینجا بمانم، حالا یا کمتر یا بیش تر. اما از آنجا که او یک مرد کاملا غیر قابل پیش بینی بود بلافاصله اعلام کرد البته در راس همه اینها تصمیم دارم بازنشسته شوم. فرگوسن آن روز را روزی غم انگیز برای یونایتد اعلام کرد و تام دوچرتی یکی از مربیان برجسته سابق باشگاه در جمله ای به یاد ماندنی گفت:« شاه مرده است، زنده باد شاه.» البته اشاره او به «King Eric» لقب کانتونا در اولدترافورد بود.
پیتر اشمایکل/ 1999
سنگربان افسانه ای دانمارکی تابستان 1999 پس از فتح سه گانه رویایی و آن بازگشت دراماتیک مقابل بایرن مونیخ در فینال لیگ قهرمانان، وداعی باشکوه داشت. او حالا داشت به چهارمین دهه زندگیش نزدیک می شد و می دانست که باید از فوتبال پر زحمت جزیره عقب بکشد. در نوامبر 1998 یعنی 9 ماه پیش از جدایی، او فاش کرده بود که من بین مسابقات به زمان بیش تری برای بازیابی نیاز دارم، بیش از آنچه در انگلستان در اختیار دارم. واقعا پشیمانم اما شاید تصمیم به رفتن از انگلستان بگیرم. او تصمیمش را با پیوستن با اسپورتینگ لیسبون عملی کرد و فرگی رفتن او را به حفره ای بزرگ تشبیه کرد و همان طور که مربی یونایتد پیش بینی کرده بود مارک بوسنیچ، فابین بارتز و تیم هاوارد تا سر رسیدن ادوین فان درسار در سال 2005 هیچ یک نتوانستند حفره درون دروازه شیاطین سرخ اولدترافورد را پر کنند.
یاپ استام/ 2001
یاپ استام در سال 1998 از آیندهوون به اولدترافورد آمد و در حالیکه دوران موفقی را در باشگاه جدید سپری می کرد، فروش شوک برانگیز او به لاتزیو در سال 2001 همه را متحیر کرد. او همان سال در زندگینامه اش «سر به سر» که در نشریه میرور چاپ شد با یونایتدها تسویه حساب کرد. او برادران نویل را «خیار چمبرهای متحرک» خواند و فاش کرد که فرگوسن بدون اجازه آیندهوون با او مذاکره کرده بود. فرگوسن هم توجیه کرد که پول فروش 5/16 میلیون پوندی او به لاتزیو بیشتر از خود استام به درد باشگاه می خورد اما در سال 2007 با پشیمانی اعلام کرد از نقطه نظر بازی، فروش او اشتباه بود چرا که یاپ هنوز به خوبی برای آژاکس بازی می کند.
دیوید بکام/ 2003
همه ماجرای طلاق بکام و فرگی را می دانیم؛ شماره 7 مشهور شیاطین از یک بچه مزلف تیم های پایه کارینگتون منچستر، تبدیل به یک ابر ستاره جهان چه در عالم فوتبال و چه دنیای سرگرمی ها شد. فرگی در ابتدای کار بکام در یونایتد، او را به خاطر آنکه خودش را وقف فوتبال کرده بود و از رسانه ها پرهیز می کرد، می ستود ولی در روزهای آخر بکام تبدیل به یک غول غیر قابل مهار رسانه ای در مقابل سرالکس شده بود و در نهایت فرگی که خود را حاکم بلامنازع و چهره اول اولدترافورد می دانست، و واقعیت هم طی تمامی این 27 سال همین بوده و لا غیر، همان برخوردی را با ابر ستاره اش کرد که با یک «سوسک مزاحم آشپزخانه »می کرد. او در سال 2003 آن لنگه کفش معروف را در رختکن حواله بکام کرد و پس از آنکه در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان حاضر شد به شماره 7 سرکش خود بازی ندهد ولی به رئال مادرید ببازد، سرانجام او را هم با بالاترین قیمت ممکن به کهکشانی ها فروخت. فروش ستاره ای که فرگوسن در موردش گفته بود اگر آخر دنیا باشد و او یک تفنگ با دو گلوله در اختیار داشته باشد یکی را به قلب ونگر می زند و دومی را به مغز ویکتوریا که بکام را از او و تاریخ منچستر یونایتد گرفت.
روی کین/ 2005
وقتی در 34 سالگی باشگاه محبوبش را ترک می کرد، حقیقتا ترسناک ترین بازیکنی بود که یونایتد به خود دیده بود و در واقع به همین دلیل بود که فرگوسن او را کنار گذاشت. فرگی پس از یک دهه استفاده چماق گونه از هافبک دفاعی بزرگش برای سرکوب همه صداها در رختکن و درون زمین متوجه شده بود که نمی تواند روی یک بازیکن پا به سن گذاشته به عنوان رهبر نسلی شامل ریو فردیناند، دارن فلچر، آلن اسمیت و جان اوشی حساب کند به ویژه که همه اینها از رفتار تحکم آمیز کین رنجیده خاطر شده بودند. دورانی بود که یونایتد هم در حال افول به نظر می رسید و هواداران در یک شعار نوشته بزرگ خواهان پایان یافتن عصر فرگی بودند که او را در شکست خانگی یک بر صفر مقابل بلکبرن به رهبری مارک هیوز «هو»کردند پس کین در 18 نوامبر 2005 مثل همیشه خود را قربانی سرمربیش کرد. بهانه این وداع درگیری لفظی او با کارلوس کرش، دستیار و سوگلی جدید پرتغالی فرگی بود. برای جایگزینی کاپیتان ایرلندی گزینه های کم و یا به عبارت بهتر بی کیفیتی مثل اریک جمبا جمبا و کلبرسون به خدمت گرفته شدند ولی در نهایت جای او توسط بازیکنان زحمتکشی مثل دارن فلچر و جان اوشی پر شد.
رود فان نیستلروی/ 2006
مهاجم بزرگ آیندهوون با لقب «فان باستن جدید» در بهار 2000 به منچستر آمد و درست فردای تست پزشکی، ناگهان فاش شد که رباط زانویش کشیده شده که این موضوع، 9 ماه او را از میادین دور نگاه داشت و آیندهوون را به شدت عصبانی کرد اما فان نیستلروی این غیبت 9 ماهه ابتدای حضور در اولدترافورد را به خوبی جبران کرد تا توجه و احترام فرگی در این مدت و عیادت ها و دعوت هایی که از او شده بود را تلافی کرده باشد. البته دعوت از نیستلروی برای تمرین با یونایتد دردسرهایی هم داشت، از آن جمله واکنش رئیس وقت آیندهوون بود که فرگی را چنین متهم می کرد:« او خیال می کند پادشاه فوتبال است.» البته وقتی که فرگوسن حاضر شد 14 میلیون پوند پول بابت یک مهاجم تازه از مصدومیت بازگشته بدهد، همه این اختلافات ختم به خیر شد. مهاجم هلندی با حمایت های فرگی تبدیل به یکی از خطرناک ترین مهاجمان تاریخ باشگاه شد اما 5 سال بعد در فینال جام اتحادیه 2006 وقتی که به نیمکت نشین لوییز ساها بدل شد، اعتراف کرد:« من داشتم منفجر می شدم و شروع کردم به التماس به فرگوسن، چون احساس می کردم ضربه روحی بدی خورده ام.» همان لحظه او فهمید که دیگر جایی در اولدترافورد ندارد و مثل بکام راه سانتیاگو برنابئو را در پیش گرفت.
کریس رونالدو / 2009
شایعات جدایی رونالدو به مدت 2 فصل بر اولدترافورد سایه انداخته بود، بازیکنی که کرویف او را حتی از جرج بست و دنیس لاو هم برتر می دانست در فصل 2008-2007 مجموعا 42 گل برای من.یو زد و لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرد. از همان موقع پیدا بود که رونالدو چشم به راه روزهای درخشان تری در جنوب اروپاست و وفاداری اندکی به یونایتد دارد اما فرگوسن نمی خواست این را بپذیرد و چهارمین ستاره اش پس از بکام، نیستلروی و هاینتزه را به رئال بفرستد. او، فلورنتینو پرس، رئیس تازه بازگشته رئال، را یک حیوان خطاب کرد و گفت:« رونالدو؟ من حتی یک ویروس هم به آن حیوان نمی فروشم» البته او به قولش وفادار ماند و نه یک ویروس بلکه جواهری پرتغالی به ارزش 80 میلیون پوند را به فلورنتینو پرس فروخت.
منبع : ساکرنت