۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

وراي رسيدن ذوب آهن به فينال ليگ قهرمانان

تاریخ: 3 آبان 89
رسيدن ذوب آهن به فينال ليگ قهرمانان را مي توان از چند منظر مورد بررسي قرار دارد ولي نكته جالب و اصلي اين است كه در همه اين وارسي ها به يك نتيجه «يكه» خواهيم رسيد، همه اين تجزيه و تحليل ها ما را به سوي يك «ابر» مجموعه رهنمون مي كند. در حقيقت حضور در فينال را فقط نمي توان به مجموعه بازيكنان و كادر فني ذوب آهن مربوط كرد بلكه بايد نگاه مان را فراتر برده و اعضاي تيم مديريت را هم ببينيم و بعد به اين نتيجه برسيم كه رسيدن سپاهان و ذوب آهن طي 4 سال به فينال ليگ قهرمانان محصول دوره اي است كه مديريت يكپارچه بر اين دو باشگاه حاكم بوده است و البته اين يكپارچگي هم در اين دو باشگاه تفاوت دارد، در سپاهان حضور نزديك به يك دهه اي محمدرضا ساكت علت است و در ذوب آهن سيستمي كه بعد از جابجايي مدير عامل همچنان ثابت مي ماند و اين مدير جديد است كه بايد تفكراتش را با اين سيستم امتحان پس داده هماهنگ سازد و در حقيقت مدير جديد انتخاب مي شود چون كه مي تواند با اين سيتم كنار بيايد.ذوب آهن نخستین باشگاه ليگ حرفه اي بود كه واقعا حرفه اي شد، آنها صاحب اولين ورزشگاه اختصاصي شدند و سعيد آذري به دليل اينكه خودش از جنس ورزش بود و مي دانست راه چيست و چاه كجاست تمام توانش را به كار بست تا با زيرسازي هاي لازم تيمي را بسازد كه كامل باشد و حالا كه ذوب آهن را مي بينيم به اين نتيجه مي رسيم كه سنگ بناي ابتدايي درست روي زمين قرار گرفته است.
ذوب آهن طي اين چند فصل كمترين خريدها را داشته و بازار نقل و انتقالات را معمولا در سكوت استارت زده و به پايان رسانده اما هر فصل جزو مدعيان بوده و بيشتر بر محصولات خودش مثل برادران حدادي فر و ريش اصفهاني و سينا عشوري و ا ميد ابوالحسني تكيه كرده است. سعيد آذري سنگي را بنا نهاد كه بعد از رفتن كاملا سياسي او هم «ميزاني» فوق العاده بود و انصافا هم كه دليلي به جاي انجام «انقلاب» سعي كرد با تغييراتي «رفرم» وار با همان سنگ تراز ادامه دهد. ذوب آهن محصول مزرعه اي است كه همه دانسته هاي لازم علمي آن در زمان كاشت و داشت و نگهداري مو به مو و جزء به جزء رعايت شده است و خب تعجبي نبايد از اين محصول خوش آب و رنگ داشت كه براي خودش در قاره آسيا تبديل به غول كشي شده و پياپي تيم هاي بزرگ و هزينه هاي گزاف را به زانو در مي آورد. اصغر دليلي را به ندرت در مطبوعات و رسانه ها ديده ايم براي اينكه او از آن دست آدم ها و مديراني نيست كه بخواهد با حضور هميشگي در مطبوعات و مطلب نوشتن و سفرهاي هميشگي به فلان شهر و دكترا رو كردن از بهمان كشور خودش را نشان بدهد؛ او مي داند هر چه ذوب آهن دقيق تر و خوش آب و رنگ تر باشد هستند كساني كه با نگاهي تيز بين به پشت پرده هم بنگرند و زحمات و خستگي های تمام ناشدني تيمي را ببينند كه مي جنگند تا كادر فني و بازيكنان به عنوان بازيگران جلوي پرده هيچ كم و كسري نداشته باشند.
دليلي و مجموعه اش در اين راه حتي حاضرند از سوي صدا و سيما و گزارشگرانش هم مورد نكوهش قرار گيرند ولي سيستم خود را حفظ كنند، اتفاقي كه در سپاهان افتاده بود ولي از روز ورود امير قلعه نويي در جهت عكس استارت خورده با سرعتي سرسام آور. بدون شك خود محمدرضا ساكت هم تصديق مي كند كه در اين دو فصل بيشتر از تمام سالهاي قبلي دردسر كشيده و مصاحبه كرده.ذوب آهني كه دو فصل پياپي در ليگ برتر برغم شايستگي هاي انكار ناشدنيش جام قهرماني را به استقلال و سپاهان مي دهد، ذوب آهني كه در ليگ قهرمانان آسيا در گروه مرگ قرار مي گيرد و درست در هنگامي كه هيچكس به آنها اميدي ندارد تا فينال بالا مي آيد و ذوب آهني كه برغم دلمشغولي هاي فراملي باز هم در ليگ برتر صدر جدول را به خود اختصاص داده است محصول كارخانه و سيستمي است كه بايد پسوند «ابر» را بر آن نهاد. اگر با قانون علت و معلول به سراغ آناليز موفقيت ذوب آهن برويم، تيمي را پشت پرده خواهيم يافت كه وظيفه سنگيني چون تصميم گيري و «كاشت» و «داشت» محصولي را بر عهده دارند كه چند سالي زمان لازم داشت تا به «برداشت» برسد؛ برداشتي كه «حالا» زمانش رسيده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر