۱۳۸۹ مهر ۲۴, شنبه

آبي پر رنگ، قرمز كم رنگ

تاریخ: 24 مهر 89
علیرضا خطیبی
داربـي شماره 69 با گل ديرهنگام فرهاد مجيدي به پايان رسيد، گلي كه بعد از 1805 روز برد را با خانه استقلالي ها آورد و همين باعث ميش ود تا كفه ترازوي نوشته ها به سمت آبي سنگين تر شود. مردان حاضر در داربي چه عملكردي از خود به جاي گذاشتند؟ كدام يك خودشان بودند و كدام شان نتوانستند خودي نشان دهند و در دام جو داربي گرفتار شدند؟
محمدمحمدی/6
طبق معمول روی خروج هایش دچار اشتباه شد و هنوز مشخص نیست که چه اصراری دارد که روی تمامی ارسال های از کناره دروازه اش را ترک کند. همان خروج اشتباه بود که گل به غلط مردود شده پرسپولیس را رقم زد اما نباید فراموش کرد که یک تک به تک کلیدی را از رضایی گرفت و اعتماد به نفس بالایی در تمام دقایق بازی از خود نشان داد.
آندره لوییز/7
مقابل تیم های بزرگ چنان نمایش درخشانی از خود به جای می گذارد که همه را به خود امیدوار می کند. آندره لوییز در کارهای دفاعی هرگز مقابل فشنگ چی و منصوری کم نیاورد و در کارهای هجومی تا قبل از ارسال توپ عالی بود اما ارسال هایش حتی از یک بازیکن آماتور هم ضعیف تر بود. به نظر می رسد او دیگر انتخاب اصلی مظلومی برای سمت راست باشد.
پژمان منتظری/6
بیش از آنکه از قدرت بدنی اش استفاده کند از هوشش کار می کشد و به این ترتیب است که هم مدافع میانی خوبی است و هم به خوبی به کناره ها اضافه می شود و به راحتی هر چه تمام تر مهاجمان حریف را وادار به خطا کردن می کند. منتظری با چنین نمایش هایی منتظر دعوت شدن به تیم ملی است اما قطبی بی سلیقه تر از این حرفها نشان می دهد.
امیرحسین صادقی/6
یک نود دقیقه بدون اشتباه آن هم از سوی امیرحسین صادقی که بدون شک خودش هم چنین چیزی را باور نمی کند. صادقی تمامی ضربات سر را زد و اضافه شدنش به مهدی امیرآبادی باعث شد تا جناح راست اکتیو پرسپولیس هرگز نتوانند مثل دیدار های قبل خودی نشان دهند. مظلومی باید تلاش کند تا به صادقی بقبولاند همه بازیها براي استقلال داربي است.
مهدی امیرآبادی/5
به واسطه تجربه بیشترش در داربی ها جای جواد شیرزاد را در سمت چپ خط دفاع گرفت و نمایش او بعد از پایان بازی مهر تاییدی بود بر انتخاب مظلومی. امیرآبادی هرگز در کارهای هجومی حضور نداشت اما در کارهای دفاعی بی نقص بود و اجازه کوچکترین حرکتی را به محمد، نوروزی و رضایی نداد. آیا او هم مثل صادقی است؟
فرزاد آشوبی/7
بهترین نمایشی که تا به حال از فرزاد آشوبی با پیراهن استقلال در ذهن داریم. مرد شماره 17 هم در مهار محمد نوری توانا نشان داد و هم به عنوان نفر اصلی موج دوم خوب به خط حمله اضافه شد و یک موقعیت گل را هم از دست داد. با نمایشی که از آشوبی در داربي دیدیم می توان به او در میانه میدان استقلال امیدوار بود.
کیانوش رحمتی/6
اگر آن چند موقعیت خوبی که پشت محوطه جریمه پرسپولیس در اثر تعلل از دست داد را در نظر نگیریم می توانیم نمره بهتری به او بدهیم که در فاز دفاعی توانا و کامل نشان داد و ثابت کرد اگر یک هافبک دفاعی دیگر در کنارش باشد استقلال نباید غمی از بابت مهار مردان میانی حریف داشته باشد. آیا این بهترین نمایش رحمتی با پیراهن استقلال نبود؟
ایمان مبعلی/6
توانست در ترکیب اصلی قرار بگیرد و مجتبی جباری را نیمکت نشین کند و با دادن پاس های مختص به خودش یک تئوریسین همه کاره در میانه میدان استقلال باشد. در پایان بازی به قدری خوشحال بود که نمی توانست کلامی بر زبان بیاورد. حضور او مقابل علی دایی در دیداری که مسعود مرادی قضاوتش را برعهده داشت نوستالژيك بود و تنها سوپر جام تاريخ ليگ برتر را به ياد آورد.
آرش برهانی/5
حرکاتش وقتی توپ را در موقیت های تک به تک با دروازه بان حریف مهار می کند همه را به یاد روزهای ابتدایی راه رفتن نوزادان می اندازد با نزدیک کردن مرکز ثقل بدنش به زمین و با حالتی که اعوجاج بهترین توصیف آن است. استقلال اگر در داربي پیروز نمی شد مقصر اصلی اش برهانی بود که سه موقعیت تک به تک را بر باد داد، موقعیت هایی که مجیدی به گل بدل کرد.
میلاد میداودی/5
در داربي دیده نشد و به جز همان ضربه ای که در موقعیت تک به تک به جای این که به سمت دروازه بکوبد به سقف آسمان فرستاد دیگر چیزی از او ندیدیم. میداودی به قدری بد بود که حتی صدای مزدک میرزایی هم درآمد تا او را به یک رهگذر در زمین چمن تشبیه کند. میداودی هیچ یک از امیدها را در داربي محقق نکرد و او را می توان بدترین آبی پوش میدان لقب نهاد.
فرهاد مجیدی/ 9
به رکورد صفر ایرانپاک و مهدی هاشمی نسب رسید و سومین بازیکنی شد که توانسته در سه داربي پیاپی گلزنی کند. کاپیتان این روزها تبدیل به مرد انکار ناشدنی استقلال شده و بدون شک ضربه ای که به توپ زد را فقط و فقط خودش می توانست بزند. مجیدی 33 ساله راه و رسم گل زدن را به جوانانی چون میداودی و برهانی آموخت اما حیف که در جام ملت ها نیست.
مجتبی جباری/8
مصداق بارز تعریف یک ستاره بود. مردی که در یک لحظه و با یک ضربه سرنوشت را تغییر داد و روی پاسی که به مجیدی داد هنرش را دیدیم و تازه متوجه شدیم که چرا هر مربی حتی یک فصل به پای چنین بازیکن دائم المصدومی می نشیند. جباری بدون اینکه توپ را مهار کند آن را طوری فرستاد که مجیدی فقط یک تک ضربه برای گل کردنش نیاز داشته باشد.
امیدرضا روانخواه/4
در داربی بازی کرد تا مظلومی بالاخره همه هافبک هایش را داشته باشد. شماره 23 چندان آماده نبود اما همان یک حرکتی که انجام داد و طی آن چند بازیکن پرسپولیس را به دنبال خودش کشاند خیلی از اولتراهای آبی را امیدوار کرد. استقلال به یک بازیکن سرعتی برای خط هافبکش نیاز دارد و با روانخواه جنسش جور شده.
پرویز مظلومی/7
داربی را برد و همین یک برد یعنی او تا پایان فصل از روی نیمکت تکان نمی خورد. او را باید بابت شجاعتش در به میدان فرستادن هر سه مهاجم اصلی اش از همان ابتدا ستایش کرد. مظلومی بهترین و بهینه ترین تاکتیک را برای شکست دادن پرسپولیس انتخاب کرد و آن قدر روی آن اصرار و پافشاری نمود تا نتیجه گرفت. خودش که می گوید استقلال را تازه باید از این به بعد دید.
استقلال/8
نمایش نیمه اول این تیم به خصوص در یک سوم میانی اش حرف نداشت. آنها داربي را بردند، اتفاقی که 1805 روز در حسرت آن بودند و حالا تیم دوم جدول شدند با یک روند تلورانسی جالب، مساوی در هفته های زوج و پیروزی در هفته های فرد. سناریویی که مدتهاست استقلال از روی آن کپی برداری می کند.
علیرضا حقیقی/6
روی گلی که خورد نمی توان بر او خرده گرفت اما نباید از کنار واکنش هایش روی دو موقعیت تک به تک نیمه اول که با موفقیت او در مقابل آرش برهانی به پایان رسید گذشت. حقیقی را می توان جز بازیکنان رو به بالای داربي نام نهاد و به علی دایی تبریک گفت که با ترجیح دادن او نسبت به رحمان احمدی بهترین تصمیم ممکن را گرفت.
علیرضا محمد/5
گل دقیقا از جایی به ثمر رسید که قاعدتا باید علیرضا محمد در آن جا حضور می داشت و رو به مجتبی جباری بازی می کرد اما شماره 2 با همان سر به هوایی همیشگی باز هم در نیمه زمین استقلال حضور داشت. محمد در داربي هیچ شباهتی به بازیهای قبلی اش نداشت و حتی یک بار هم در کنار خط طولی صاحب موقعیت ارسال نشد.
شیث رضایی/4
هر بار که بر زمین می افتاد از داور می خواست که به بازیکنان استقلال کارت زرد بدهد و نکته دیگر حضور او در داربي به اخم ها و چشم غره هایی بود که او به دوربین می رفت. شیث هیچ گاه از خودش نپرسید چرا مجیدی این قدر چسبیده به او بازی می کند و تلاش دارد او را تا میانه های زمین جلو بکشد اما وقتی گل زده شد تازه فهمید که چه کلکی خورده است.
مجتبی شیری/3
بدون اندک شکی حضور او در ترکیب اصلی بعد از ده هفته غیبت و برای اولین بار در لیگ دهم بزرگترین اشتباه علی دایی بود که باعث شد پرسپولیس یک تعویضش را هم برای ترمیم این ضعف خود خواسته بسوزاند. شیری قرار بود روی زمین مهاجمان استقلال را مهار کند اما نزدیک بود کارش به اخراج بکشد.
حمیدرضا علی عسكري/4
در نگاه اول کسی فکر نمی کرد این بازیکن جوان و یکی از مردان فیکس علی دایی و تیم ملی امید مقابل آندره لوییز تا این حد کم بیاورد اما علی عسكري تحت تاثیر جو داربي و زهر میداودی هرگز نتوانست خودی نشان دهد و هیچ گاه ندیدیم که در جناح چپ به کمک فشنگ چی بیاید و عملا این جناح پرسپولیس تا قبل از حضور منصوری از کار افتاده بود.
مازیار زارع/5
دایی روی ضربات از راه دور او و قدرتش در ارسال های قطری حساب ویژه ای باز کرده بود اما زارع بیشتر زمان بازی را تحت تاثیر هافبک های استقلال و در فکر مهار مبعلی بودن گذراند. شماره 9 که می گفت از پل کریم خان دروازه استقلال را باز می کند حتی قدرت این را نداشت که توپ هایش را به خط دروازه آبی ها برساند.
حسین بادامکی/4
شانس آورد که مسعود مرادی دقیقه 28 کارت زرد دوم را به او نداد تا داربي برای او تمام شود. بادامکی به عنوان یکی از دو هافبک دفاعی پرسپولیس به میدان رفت اما حتی نتوانست مانند مازیار زارع کمکی به این تیم کند. تنها حرکت مفید او در تمام بازی خطایی بود که از رحمتی گرفت تا بازیکن استقلال اخطار بگیرد.
محمد نوری/7
بی شک همه پرسپولیس بود و مردی که در میانه میدان همه توپ های فاز دفاعی به مقصد او ارسال می شد و همه کارهای هجومی هم مبدای به نام او داشت اما پرسپولیس نمی توانست با یک موتور که دو مامور مهار هم داشت کاری از پیش ببرد. در هر حال می توان او را برترین مرد قرمز داربي 69 لقب داد که حتی یک گل صحیح هم زد اما ...
امیرحسین فشنگ چی /4
مشخص نیست که چرا بعد از گذشت یازده هفته از لیگ حتی نیمی از توانایی هایش با پیراهن صبا را در پرسپولیس به منصه ظهور نرسانده، آیا او را هم جز قربانیان جذبه سرخابی قلمداد کرد؟ فشنگ چی فقط یک بار در مصاف یک در مقابل یک از مدافع نه چندان مستحکم استقلال گذشت و در سایر دقایق بازی بیشتر به یک تماشاگر حرفه ای شباهت داشت.
هادی نوروزی/6
مشخص بود که انگیزه زیادی برای این بازی و ادامه روند فوق العاده اش در داربي ها دارد اما آن تعویض جایش با فشنگ چی و رفتن به سمت چپ تمام تمرکزش را برای بازی از بین برد. نوروزی در جناح راست به راحتی می توانست از امیرآبادی عبور کند اما گویا دایی نمی خواست این اتفاق رقم بخورد پس شماره 24 را فدای تفکر اشتباهش کرد.
غلامرضا رضایی/5
چند هفته ای است که نمی تواند همان بازیهای درخشان ابتدای فصلش را برای پرسپولیس انجام دهد که یک دلیل آن می تواند یارگیری شدید تیم های حریف با او باشد. رضایی طبق معمول که هیچ گاه مقابل استقلال نتوانسته بود بدرخشد این بار در داربي هم یک بازیکن کاملا معمولی بود که یک موقعیت تک به تک را در اواخر بازی از دست داد.
علیرضا نورمحمدی/5
بهترین جانشین برای سپهر حیدری و بدون اندک شکی بهترین مدافع میانی پرسپولیس در این فصل بود اما مشخص نشد دایی چرا به این راحتی روی نام او خط قرمز کشید. نورمحمدی تلاش کرد خط دفاع پرسپولیس را سر و سامان بدهد اما روی گل کمی جو گیری شیث رضایی باعث شد تلاش های او هم برای مهار مجیدی به نتیجه نرسد.
محمد منصوری/5
به مراتب بهتر از فشنگ چی بازی کرد اما او هم چندان در جناح چپ به کار پرسپولیس نیامد چرا که که منصوری تلاش داشت با فانتزی بالایی بازی کند و در حقیقت زمین را با فضای پلی استیشن اشتباه گرفته بود. با بودن او و فشنگ چی به نظر می رسد که پرسپولیس باید کرکره جناح چپ را به طور کامل پایین بکشد.
کریم باقری/3
کاپیتان فرصت چندانی برای زدن ضربه پیدا نکرد و تنها آخرین کرنر را زد. از شانس بد اوست یا هر نکته دیگری، هر بار دایی از او در دقایق آخر استفاده می کند پرسپولیس یا بازی برده را مساوی می کند یا نتیجه تساوی را با شکست عوض می کند.
علی دایی/5
همان قدر که در تغییر روند بازی بین دو نیمه درخشان ظاهر شد و به معنای تمام کلمه نیمه مربیان را از آن خودش کرد در ترکیب ابتدایی بازی دچار اشتباهات وحشتناکی شد. فقط خود اوست که می تواند در مورد بازی کردن مجتبی شیری از ابتدا و نیمکت نشین شدن تیاگو که به مراتب بهتر از حسین بادامکی است توضیح بدهد. تیم او برای گل زدن هیچ تاکتیکی نداشت و به همین دلیل مرتضی کریمی سپر بلای او و سوژه اصلی کنفرانس خبری اش شد.
پرسپولیس/5
بعد از 1805 روز در داربي شکست خورد، باز هم در دقایق آخر مثل بازی با پاس و شهرداری تبریز و ملوان گل خورد، رتبه دومش را از دست داد و حالا تیم چهارم جدول است البته به لطف گلی که فولاد وارد دروازه تراکتورسازی کرد. پرسپولیس کم کم از سرعت خود کم می کند و به نظر می رسد که برای استراحت چند هفته ای قید امتیاز گرفتن را بزند. آنها دو بازی مرگ و زندگی در پیش دارند. بازی با ذوب آهن و البته استیل آذین که اپوزیسیون مخالفان دایی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر