13 دیماه 1389
نيلوفر كنگراني
بزرگ نمايي نااميدي ها، بزرگترين چيزي است كه رسانه هاي ورزشي ايران مشغول انجام آن هستند. آنها به طرز عجيبي بر ناكامي احتمالي تيم ملي در جام ملتهاي آسيا تاكيد دارند و اين همان چيزي است كه فوتبالي هاي عزيز ايراني هم در انجام آن تمام تلاش خود را به كار گرفته اند تا تيم ملي ايران درگير با علامت سوال هاي بزرگ خود را آماده جام ملتهاي آسيا كنند و البته اين نگاهي است كه در خارج از مرزهاي ايران نيز تسري پيدا كرده است تا جايي كه سايت فيفا هم تيم ايران را در رده بخت داران قهرماني قرار نداده. اين موقعيت غريب حداقل در جام ملت هاي آسيا براي ايران كمتر سابقه داشته است چرا كه در غالب اوقات ايران يكي از مدعيان اصلي اين تورنمنت است. تا جايي كه ما به خاطر داريم از سال 1962 كمتر اتفاق افتاده كه تيم ملي حضور در جمع 4 تيم پاياني را از دست بدهد و اين ركوردي مناسب و قابل احترام براي فوتبال ايران در آسيا ساخته است. ركوردي كه گرچه امروز چيزي را براي ما تضمين نخواهد كرد اما به هر حال بخشي از داشته هاي ما و قسمت مهمي از اعتماد به نفس فوتبال مان است. در حال حاضر اما شرايط به گونهاي است كه پيشداوري ها ايران را مدعي قهرماني نميدانند اما روي مثبت اين ماجرا اين است كه با وجود همه كاستي ها، كه البته همه تيم هاي آسيايي خالي از آن نيستند، ما مثل هميشه مجموعهاي با استعداد در اختيار داريم كه قابليت اميدواري به آنها كاملا وجود دارد. آنها كه در حال حاضر در گرماي قطر به تمرين مشغولند اگر قالب يك تيم را پيدا كنند (كه البته خود اين چيز كمي نيست) مدعي بزرگ قهرماني خواهند بود. نكته مهم اين است كه اين دشوارترين جام ملت هاي آسيياي است كه ما به خاطر ميآوريم جامي كه حالا با حداقل 8 تيم مدعي و با اعتباري به مراتب بيشتر از هميشه افتتاح خواهد شد، جامي كه كره و ژاپن براي قهرماني در آن رويه هميشگي خود را در استفاده از جوانها كنار گذاشتهاند، جامي كه يونس محمود و پارك جي سونگ را در خود دارد، جامي كه اين بار نه فقط علي كريمي كه بزرگاني مثل هوندا، كيهيل و القحطانی را به عنوان حافظان اعتبار در دل رقابتهاي داغ خود ميبيند.
آيا تيم ملي صاحب بخت مناسب براي قهرماني در آسيا هست؟ يقينا نمي شود گفت كه پاسخ مثبت است اما حتي اگر منفي باف باشيمهم نميتوانيم نسبت به سرنوشت اين تيم نااميد بمانيم. تيم ملي يك سرمربي «پرشور» دارد و تعداد بسياري بازيكن با انگيزه، آنهايي كه كوچك انگاري تيم ملي ايران را ديگر بر نخواهند تابيد. آنهايي كه اگر به شخصيت جمعي مورد انتظار برسند فصلي تازه را در فوتبال ايران خواهند گشود. واقعيت اين است كه ما از بازنده بودن خستهايم، ما در تيم ملي در جستجوي همان شوري خواهيم بود كه افشين قطبي با آن قلب ها را فتح کرد ؛ آن گمشدهاي كه در يك ثانيه افسانه اي! پرسپوليس را قهرمان ليگ كرد. آن لحظه و درست در زماني كه خبرنگاران مخالف افشين قطبي هم به گريه افتاده و همديگر را در آغوش گرفتند بعضي ها يادشان بود كه وسط راه، بعد از باخت به سپاهان و پگاه و استقلال اهواز هيچ كس فكر نميكرد كه چنين سرنوشتي در انتظار پرسپوليس باشد.
يك استارت قوي و يك پايان خوش همه چيزي است كه ما از اين تيم ملي مي خواهيم. تيمي كه تمام تلاش خود را مي كند تا از پس مشكلات، دو دستگيها، سنگ اندازي ها، تنگ نظري ها و نا دانستگي ها بر بياد؛ اين ها چيزهايي هستند كه از سر و كول فوتبال ما بالا مي روند اما ديگر براي ما كافي است. ما يك تيم برنده ميخواهيم، يك تيم برنده براي آنكه به يادمان بياورد قهرماني در آسيا چه طعمي داشت. جام ملت ها براي ما شروعي تازه خواهد بود. بگذاريد به اين تيم، به مربي و به ستاره هايش اميدوار باشيم، اميدوار تا زماني كه ماموريت شان را به پايان برسانند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر