پایین تر از حد انتظار
علیرضا خطیبی
نمايش تيم ملي مقابل قطر پايين تر از سطح انتظار بود، نمايش تيم ملي مقابل قطر ما را به هيچ نتيجه اي در خصوص تاكتيك اصلي قطبي براي گل زدن به رقبا و محقق شدن قولش نرساند، نمايش تيم ملي مقابل قطر نشان داد به شدت از فقر رنج مي بريم، فقر بازيكني كه در يك لحظه كار را تمام كند؛ يك علي كريمي كه مي توانست يك تيم را «دريبل» بزند، يك علي دايي كه قادر بود از يك موقعيت نصفه و نيمه «گل» بسازد، يك كريم باقري كه با يك« شوت» از فواصل بعيد گره بازي را باز مي كرد و يا يك خداداد عزيزي كه مي توانست با يك «پاس»، دنيا را به ما بدهد. نفر به نفر با بازيكنان تيم ملي مقابل ما را به اين نتيجه مي رساند كه چرا اين قدر پايين تر از حد انتظار بوديم و دوباره پرت شديم به درون گرداب پر تلاطم دودلي و ترس و ترديد.
* مهدی رحمتی/ 8
یک سوپر واکنش داشت روی ضربه سوریای اروگوئه ای و یک سوپر گاف روی همان اشتباه همیشگیش در تخمین زدن مکان فرود توپ و زمان خروج از دروازه که یک ضربه آزاد ایده آل را نصیب قطری ها کرد. در هر حال رحمتی حضوری کاملا فیکس درون دروازه تیم ملی در جام ملتها خواهد داشت و باید دعا کنیم از آن اشتباه های هر از چند گاهی خبری نباشد یا کمتر خبری باشد. رحمتی همچنان روی خروج از دروازه و جارو کردن پشت یک خط دفاعی 4 نفره مشکل دارد.
* محمد نصرتی/ 5
مو لای درز کارهای دفاعیش نمی رود ولی توانایی حضور در فاز هجومی را ندارد هر چند در سمت راست به مراتب درخشان تر از سمت چپ بازی می کند و حداقلش این است که گاف نمی دهد و با پای راستش می تواند یک ضرب زیر توپ بکوبد. پارادوکس جالبی است که چون در فوتبال ایران مدافع چپ نداریم و باید به حاج صفی بیگانه با کار دفاع بسازیم پس باید در سمت راست از نصرتی استفاده کنیم تا شیفت به چپ با حضور سه مدافع میانی توانمند انجام شود.
* هادی عقیلی/ 4
عقیلی در تیم ملی هرگز چنین بازیکن مستاصلی نبوده که فقط و تنها فقط به زیر توپ زدن های بی هدف و کاملا بلند برای درون محوطه جریمه قطر بسنده کند و اصلا زیر بار بازیسازی از یک سوم دفاعی نرود. سرعت سوریا هم در یکی دو صحنه از عدم توانایی عقیلی روی پاس های عمقی پرده برداشت و متاسفانه در بحرانی ترین زمان تازه عیب خط دفاعی رو شده است. عقیلی البته باید به سمت چپ میانه خط دفاع برود چرا که حضورش در این جناح با توجه به بازی کردن نصرتی در لب خط تکرار مکررات است.
* جلال حسینی/ 5
مانند عقیلی بود و هیچ نشانی از آن بازیکن گلزن تیم امید در گوانگ ژو نداشت، فضای پشت سر حاج صفی را نتوانست به خوبی پوشش دهد و در مجموع زوج همگونی بود برای هادی عقیلی در قلب خط دفاع تیم ملی. حسینی باید با این موضوع کنار بیاید که یک مدافع خوب فقط نباید روی توپ های هوایی و زدن ضربات اول بی نقص باشد و باید روی زمین و روبروی مهاجمان سرعتی هم چیزی نشان بدهد. در فضای بین او و حاج صفی بود که قطری ها هر کاری دل شان خواست را انجام دادند.
* احسان حاج صفی/ 3
مشکل از تیم ملی است که می خواهد یک بازیکن تشنه کارهای هجومی را در یک سوم دفاعی حبس کند و از او یک مدافع چپ بسازد، چیزی که حاج صفی بارها در امتحانش با بدترین نمرات مردود شده است. شماره 11 نمی تواند حتی روی پاس های عمقی مسیر توپ را حدس بزند و خودش را در این مسیر قر ار دهد تا حداقل با یک ضربه ایجاد مکث در روند حملات حریف کند. این تناقض باعث شده تا حاج صفی حتی در کارهای هجومی هم یادش برود که باید با کدام قسمت پایش توپ را سانتر کند. با او و با این نوع بازی او از سمت چپ به طرز وحشتناکی سقوط خواهیم کرد.
* جواد نكونام/ 5
كاپيتان در حد و اندازه هاي خودش ظاهر نشد و تعجب آور بود كه دو فرصت مسلم را با ضربات از راه دوري غير قابل باور و با بيشترين فاصله نسبت به دروازه به بيرون زد. نكونام قلب تپنده تيم ملي است و مرد اصلي اي كه بايد با حركاتش فاز حضور ديگران را چه در دفاع و چه در حمله و چه در سرعت دادن به تغيير فاز و انتقال بازي تنظيم و مشخص مي كند و بدون شك در جام ملتها شماره 6 درخشان تري را خواهيم ديد كه حداقل مي توان روي 3 گلش حساب كرد. تيم ملي چه در ضربات سوم پشت محوطه جريمه و چه در ضربات ايستگاهي به كاپيتان نياز دارد و تاريخ هم نشان داده كه نكونام كم گل حساس نزده و نمي زند.
* آندرانیک تیموریان/ 6
مقابل قطر بازی بدی از خودش به نمایش نگذاشت ولی هرگز آن ستاره روی سکوی تیم های جزیره هم نبود و این پارادوکس جالبی است که آندو هر وقت در باشگاهش کمتر بازی کند یا حتی بازی نکند بیشتر به کار تیم ملی می آید و درخشان تر بازی می کند. تیموریان البته شرح وظیفه جدیدی هم دارد و دیگر نباید آن هافبک تخریب کننده صرف در مرکز زمین باشد، او حالا راس سمت راست است و باید با گرفتن توپ از یک سوم دفاعی، آن را برای یک سوم هجومی بفرستد و تقریبا یک موتور تنظیم کارهای تیمی باشد به علاوه اینکه فضای بیشتری برای جلو آمدن و گل زدن هم در اختیارش است.
* قاسم حدادی فر/ 5
او باید با این موضوع کنار بیاید که در تیم ملی نمی تواند و نباید همان بازیکن ذوب آهن باشد با همان شرح وظیفه و همان نوع بازی. حدادی فر تیم ملی با شرح وظیفه و پستی که قطبی برایش در نظر گرفته باید یک بازیکن قدرتی - تکنیکی باشد و به نوعی تعادل را به میانه زمین تیم ملی بیاورد. با نمایشی که کاپیتان ذوب آهن مقابل قطر داشت محتمل ترین اتفاق این است که او روی نیمکت بنشیند و بازی پژمان نوری را در همین پست زمین نگاه کند. تیم ملی با او و تیم ملی با نوری زمین تا آسمان متفاوت است.
* محمدرضا خلعتبری/ 5
واقعا بازیکنی که با پیراهن شماره 9 در سمت راست فاز هجومی تیم ملی مقابل قطر بازی کرد همان بازیکنی بود که مقابل استقلال دیدیم؟ جواب بدون شک منفی است و همین شاید باعث شود تا جای او و رضایی برای از ابتدا به میدان رفتن و در بیست دقیقه پایانی وارد زمین شدن عوض شود. خلعتبری حتی نتوانسته همان بازیهایی که برای تیم ملی در مقدماتی بدشگون جام جهانی انجام می داد را هم تکرار کند. شماره 9 باید با این موضوع کنار بیاید که روی او به عنوان بازیکنی حساب می کنیم که در تعاریف یک «ستاره» می گنجد و باید با یک پاس، مثل بازی با امارات یا عربستان در تهران، یا حتی اگر فرصتش پیش آمد با یک ضربه کار را تمام کند.
* مسعود شجاعی/ 2
زیر صفر بود، تمام حرکاتش و آماری که از خود به جای گذاشت. شجاعی با پیراهنی که علی کریمی را برای مان تداعی می کند یازده بار اقدام به دریبل زدن بازیکن روبرویش کرد که فقط و تنها فقط یک بار با موفقیت انجام شد و تازه این تک مرتبه هم در یک سوم دفاعی تیم ملی بود و نه در زمین قطر که به درد بخورد. این نمایش شجاعی و مرورو صحنه های بازیش با پیراهن اوساسونا مقابل ساراگوسا باعث می شود بدبین شویم که مبادا او می خواهد ساقش را برای پامپلونا نگه دارد، بی خیال تیم ملی. او «ستاره» تیم ملی باید باشد ولی با این نوع بازی حتی نبایستی جایی در لیست نهایی پیدا می کرد چه رسد به اینکه فیکس باشد.
* رضا نوروزی/ 5
بازی او مقابل قطر ما را به جام جهانی 1998 فرانسه برد و نمایش علی دایی که طی سه بازی آن قدر خطا کرد تا در نهایت به طور مشترک با ادگار داویدز عنوان خطاکار ترین بازیکنان جام را پیدا کند. آسان ترین کار برای داور خنده روی مجاری این بود که بعد از هر بار آمدن توپ به سمت نوروزی در سوتش به نشانه خطای او بدمد اما نباید فراموش کنیم که سرعت او در کنار هوش بالایی که در جایگیری هایش در نقاط کور خط دفاع قطر دیده شد امیدوار کننده بود. نوروزی هنوز در تیم ملی جا نیفتاده ولی قطعا در جام ملتها به کار قطبی می آمد.
* خسرو حیدری/ 4
فداي فوتبالي مي شود كه يك مدافع چپ طي هشت سال نساخته و بايد اين بار با احسان حاج صفي بعد از ستار زارع در 2004 و فريدون زندي در 2007 بسازد و قطبي مجبور است براي حفظ تعادل و ريتم بازيش از نصرتي در سمت راست استفاده كند. حيدري در تمام بازيهاي اين فصلش براي سپاهان و در تمام دوراني كه پيراهن تيم ملي را بر تن كرده هرگز نتوانسته خودش را به استاندارهاي زماني برساند كه در استقلال يك همه كاره محض بود و تيمي و بازيكني پيدا نمي شد كه «پيه» شماره 2 استقلال بر تنش نخورده باشد. او در فاز دفاع عجولانه بازي مي كند، تعادل و تمركز لازم را براي دفع توپ ندارد و وقتي هم كه جلو مي رود خودش را باور ندارد كه مي تواند با مسير عوض كردن هاي متعدد از هر مدافعي عبور كند. حيدري تي ملي هنوز به بلوغ نرسيده و بزرگ نشده.
* پژمان نوری/ 6
ضربه اش اگر فقط چند سانتيمتري پايين تر بود افشين قطبي به خواسته اش مي رسيد و اين هجمه انتقادات عليه تيم ملي شكل نمي گرفت و قدري تلطيف مي شد. نوري اما با همان اندك دقايق بازيش هم ثابت كرد بايد در تركيب اصلي باشد چرا كه با بودن او و قدرت جنگندگي و دوندگي بي امانش، نكونام راحت تر به فاز هجومي مي پيوندد و تيم ملي در حمله قدرتي دو چندان پيدا مي كند. بودن نوري و توجه به اينكه او در زمان حضورش در پرسپوليس حتي به عنوان مدافع چپ هم بازي كرده بود يعني حاج صفي هم مي تواند بيشتر در فاز هجومي شركت كند و روي هم رفته بايد گفت كه با بودن نوري تعادل سمت چپ زمين تيم ملي به استاندار لازم نزديك مي شود.
* غلامرضا رضایی/ 6
اولين نكته در مورد او بر مي گشت به اندام تنومندي كه گويا در زير پيراهن پرسپوليس پنهان شده بود و حالا در پيراهن شماره 7 جلوه و نمود بيشتري پيدا كرده بود. رضايي را مي توان يكي از بهترين هاي نبرد با قطر لقب داد البته اگر كمي از حس «رو كم كني»ش بگذريم كه ميل داشت به جاي بازي رو به جلو دوباره برگردد و دريبل بزند. رضايي را مي توان بازيكن يگانه اي در تيم ملي لقب داد، او دقيقا حد واسط مردان قدرتي و فانتزيست هاست، بازيكني كه مي تواند با تلفيق قدرت بدني و سرعت از هر بازيكني عبور كند. رضايي شايد در جام ملتها كم گل بزند اما خطاهايي كه حول و حوش محوطه جريمه رويش انجام مي شود به درد مي خورد.
* هادی نوروزی/ 4
مرد ثابت تمام روزهاي حضور افشين قطبي بر مسند تيم ملي در يك قدمي جام ملتها ناك اوت شد تا ثابت شود قطبي به قدري زير فشار است كه حتي روي نام بازيكنان محبوبش هم خط قرمز مي كشد تا در اين هجمه شكل گرفته عليهش، «آتويي» دست منتقدان ندهد. نوروزي مقابل قطر در سمت چپ استفاده شد در حاليكه پست اصلي او، نوك خط حمله و سپر هجومي سمت راست بود و همين باعث شد به جز يك خطايي كه رويش شكل گرفت چيز خاصي از او نبينيم. خط خوردن او با توجه به داشته هاي قطبي در خط حمله اتفاق عجيب و غريبي نبود به خصوص با نمايش هاي نه چندان «خاص» او در تمام مدت ملي پوش بودن.
* محمد غلامی/ 7
در همان چند دقيقه اي كه در ميدان حضور داشت نشان داد بايد روي او به عنوان مرد اصلي خط حمله تيم ملي حساب كرد، او شايد مانند كريم انصاري فرد ضربه زن قهاري نباشد اما بهينه ترين گزينه حال حاضر فوتبال ايران براي ايفاي نقش تك مهاجم است. غلامي به راحتي قادر است با سرعت دادن به حركاتش از مدافعان حريف بگذرد به علاوه اينكه از نظر قدرت بدني هم شرايطي دارد كه در امر پرس هم به كار بيايد. غلامي بازيهاي ملي پرشماري ندارد ولي در همين تعداد اندك هم، هميشه جزو خوب ها بوده و مي توان گفت بازي كردنش در تركيب اصلي يكي از موارد بدون مناقشه بين قطبي و همه فوتبالي هاي كشور باشد. با او و ميدان دادن به انصاري فرد در دقايق پاياني مي توان خيلي از تيم ها را غافلگير كرد.
* افشین قطبی/ 5
فكرش را هم نمي كرد كه در نزديكي جام ملتها چنين جوي ايجاد شود و همه شمشير را برايش از رو ببندند. قطبي مقابل قطر آخرين سعي و خطايش را هم انجام داد ولي ترديد هايش در چند پست به شدت آزاردهنده بود و توي ذوق مي زد. در يك كلام نمايش تيم قطبي مقابل قطر چيزي نبود كه منتظر ديدنش بوديم و از همين رو صداي همه در آمد به خصوص وقتي آن دلايل سه گانه بچگانه براي تساوي بدون گل بهانه شد. كره شمالي همين قطر را شكست داده و عراق هم در عربستان ميزبان را برده و همه اينها يعني كار سخت مردي كه ديگر بر نمي گردد. جالب ترين تيتر در مورد رفتن بدون بازگشت او از تيم ملي اين بود:« ما براي آنكه قطبي سرمربي شيميزو شود، خون دلها خورده ايم.»
* تیم ملی/ 5
تساوي بدون گل مقابل قطر در ورزشگاه خالي دوحه اصلا آن چيزي نبود كه توقع داشتيم، تساوي با قطر نتيجه اي نبود كه انتظارش را مي كشيديم درست مثل نمايش تيم ملي كه اصلا قابل قبول نبود و با هيچ توجيهي نمي توان باور پذيرش كرد. اين تيم ملي اي كه مقابل قطر ديديم و حتي تيمي كه ارتش اين كشور را گلباران كرد تن مان را لرزاند و از آرزوي شكستن طلسم قهرمان نشدن جام ملتها دورتر و دورترمان كرد. اين تيم ملي باز هم ترديد را به جان مان انداخت! اين تيم ملي با اين نمايش اجازه نمي دهد اندكي پنجره ها را باز كنيم تا شايد نور خورشيدي و اميدي بتابد.